ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۱۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی وقت‌ها ما متوجه برخی جزییات مهم نیستیم و تذکرات کلی، ما را به نتیجۀ رفتاری مورد نظر نمی‌رساند. لذا باید به جزییات پرداخت و به دستورالعمل‌های روشنی دست یافت تا زندگی ما را از خطرات مهم نجات بدهد. چه دل‌های باصفا و اندیشه‌های قوی فراوانی که با بی‌دقتی در جزییات، تمام فرصتها و قوای خود را برای رشد کافی از دست می‌دهند و پس از یک عمر آرزومندی برای رسیدن به قله‌های کمال و موفقیت از حداقل توانایی‌ها هم بازمی‌مانند. یکی از عوامل مهم رشد یک انسان دقت در نوع رفتارهایی است به صورت روزمره انجام می‌دهد و سبک زندگی او را تشکیل می‌دهد.

آنچه مهم‌تر از رفتارهای خوب و بد ماست، عادت‌هایی است که این رفتارها در ما به جای می‌گذارند. بدترین قسمت یک رفتار بد، عادت بدی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد؛ و بهترین قسمت یک رفتار خوب عادت خوبی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد. به همین دلیل به شدت باید از مداومت بر رفتار غلط پرهیز کرد، حتی اگر این رفتار یک گناه واضح نباشد؛ اما رفتاری باشد که عادت بدی از خود به جای می‌گذارد. شاید به همین دلیل در روایات بر «مداومت بر رفتار خوب» اینقدر تاکید شده است. اگر یک رفتار اندکی ناصحیح باشد، اما انسان دائما آن را انجام دهد می‌تواند عامل هلاکت انسان بشود.

شک نکنید، همراه و همبازی شدن با ‫فرزندان‬ ، از مهمترین حلقه‌های مفقوده ‫‏تربیت‬ در خانواده‌های امروز است.
وقتی در جلسات مشاوره‌ یا مهمانیها و...، پدر و مادرها از ‫اعتیاد‬ فرزندانشون به بازی های رایانه‌ای شکایت می‌کنند، اول سوال می‌کنم برای فرزندان دلبندتون چقدر وقت گذاشتید؟ چقدر همبازی شدید و چقدر رفیق شدید؟!

ما پیرو پیامبری هستیم که در کوچه با کودکان همبازی می شد و برایشان شتر میشد تا شترسواری کنند. ‫‏مسلمانِ‬ پیامبری هستیم که در خانه برای امام‫‏حسن‬ و امام ‫‏حسین‬ علیهم السلام مرکب و اسب می‌شد.

ما عاشق پیامبری هستیم که با نوه های عزیزش همبازی می‌شد، برایشان زبان در می‌آورد و آنها را می‌خنداند و وقتی یکی از یارانش با تعجب‌گفت: فرزندم ریش در آورده و برای خودش مردی شده اما تا حالا او را حتی نبوسیده‌ام، به او فرمود: کسی که رحم و عطوفت نداشته باشد، مورد ‫‏مهر‬ و ‫‏عطوفت‬ قرار نخواهد گرفت!

همبازی شدن با کودکان

سوال مهم اینکه، آیا اگر ما هم بجای این مرد بودیم آنقدر به این مسائل کم توجه بودیم که با دیدن چنین رفتارهایی از یک پیامبر، تعجب میکردیم؟ احساس شما چیست؟

این شعر مناسبی برای موقع خواب کودکان هست:

سر نهادم بر سرین 

پهلو نهادم بر زمین 

دل بر تو بستم یا امیرالمومنین


ای خانه چاردیوار

ما خوابیم و تو بیدار


بلا میاد دورش کن

دشمن میاد کورش کن

خونه ی مارو پر از نور کن




کلمه (هلوع) صفتى است که از مصدر (هلع) به فتحه هاء و لام  که به معناى شدت حرص است اشتقاق یافته. و نیز گفته اند که این کلمه را دو آیه بعد تفسیر کرده، پس هلوع کسى است که هنگام برخورد با ناملایمات بسیار جزع مى کند، و چون به خیرى مى رسد از انفاق به دیگران خوددارى مى کند. و به نظر ما این وجه بسیار وجه خوبى است و سیاق آیه هم با آن مناسب است، چون از سیاق دو جمله (اذا مسه الشر جزوعا) و (اذا مسه الخیر منوعا) پیداست که مى خواهد هلوع را معناکند.

از نظر اعتبار عقلى هم هلوع چنین کسى است، چون آن حرصى که جبلى انسان است حرص بر هر چیزى نیست، که چه خیر باشد و چه شر، چه نافع باشد و چه ضار نسبت به آن حرص بورزد، بلکه تنها حریص بر خیر و نافع است، آن هم نه هر خیر و نافعى، بلکه خیر و نافعى که براى خودش و در رابطه با او خیر باشد، و لازمه این حرص این است که در هنگام برخورد با شر مضطرب و متزلزل گردد، چون شر خلاف خیر است، و اضطراب هم خلاف حرص. و نیز لازمه این حرص آن است که وقتى به خیرى رسید خود را بر دیگران مقدم داشته، از دادن آن به دیگران امتناع بورزد، مگر در جایى که اگر کاسه اى مى دهد قدح بگیرد؛ پس جزع در هنگام برخورد با شر و منع از خیر در هنگام رسیدن به آن از لوازم هلع و شدت حرص است.

جناب کمیل بن زیاد می گوید که روزی از مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام پرسیدم: می خواهم من را آگاه کنید در خصوص نفسم؟ حضرت فرمودند: ای کمیل! کدامیک از نفس ها را می خواهی به تو بشناسانم؟ عرض کردم: ای مولای من! آیا او غیر از یک نفس است؟

حضرت فرمودند: ای کمیل! به درستی که آن چهار نفس است؛ نامیه نباتیه، حسیه حیوانیه، ناطقه قدسیه و کلیه الهیه، برای هر کدام از اینها پنج قوی و دو خاصیت وجود دارد.

و اما نفس نامیه نباتیه پنج قوی دارد که عبارتست از: کشندگی، جذب کنندگی، هضم کنندگی، دفع کنندگی و رشد کنندگی و دو خاصت دارد که زیادت و نقصان است. این نفس برخاسته از کبد است.

و اما نفس حسیه حیوانیه که پنج قوی دارد: شنیدن، دیدن، بوییدن، چشیدن و لمس کردن. و دو خاصیت دارد که رضایت و غضب است. این نفس برخاسته از قلب است.

و اما نفس ناطقه قدسیه که پنج قوی دارد که فکر و ذکر و علم و حلم و تیزفهمی است، این نفس از هیچ چیزی برخاسته نیست(منشـأ مادی ندارد) و شبیه ترین چیزها به نفوس آسمانی و ملکوتی است. ضمنا دو خاصیت دارد که نزاهت و حکمت است.

و اما نفس کلیه الهیه که پنج قوی دارد: ارزش پیدا کردن در عین فنا و نابودی، نعمت در عین شقاوت و سختی، عزت در ذلت، فقر در عین غنی بودن و صبر در بلا، همچنین دو خاصیت دارد که رضا و تسلیم است. مبدأ این نفس از خداوند است و به سوی او باز می گردد. خداوند تعالی فرموده است: از روح خودم در آن دمیدم و همچنین خداوند فرموده است: ای نفس مطمئنه! به سوی پروردگارت بازگرد درحالیکه راضی هستی و اما میانه تمایی این نفوس عقل است.

در ﻣﻮرد ﮐﻮدﮐﺎن ﻓﺮﻣﻮده اﻧﺪ اﯾﺸﺎن را ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ رﻫﺎ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺧﻮد را در ﺳﻪ ﺑﺨﺶ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای ﮐﻪ -ﺧﻮب ﺑﺎزی ﮐﻨﻨﺪ -ﻓﻘﻂ ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﺎﯾﺪ دﻗﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺮزﻧﺪان آﻧﻬﺎ زﯾﺎده روی ﻧﮑﻨﻨﺪ- و ﺧﻮب ﺑﺨﻮاﺑﻨﺪ و ﺧﻮب ﺑﺨﻮرﻧﺪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻏﺒﺎن درﺧﺖ را ﻣﯽ ﮐﺎرد و رﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﺪ و ﻏﺬا ﺑﺨﻮرد و رﺷﺪ ﮐﻨﺪ اﻣﺎ ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ ﺑﻪ او آب ﻧﻤﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ رﯾﺸﻪ اش ﺑﭙﻮﺳﺪ و ﯾﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ ﺑﻪ او ﮐﻮد ﻧﻤﯽ ﭘﺎﺷﺪ ﮐﻪ آن را ﺑﺨﺸﮑﺎﻧﺪ. پدر و ﻣﺎدر ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﻮدﮐﺎﻧﺸﺎن زﯾﺎده ﺧﻮری ﻧﮑﻨﻨﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﮐﻮدﮐﺎن در اﯾﻦ ﺳﻨﯿﻦ ـ از ﺗﻮﻟﺪ ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ـ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ ﻧﻤﯽ ﺧﻮرﻧﺪ.ﮐﻮدک ﻋﻤﻮﻣﺎً از ﻫﻔﺖ ﺳﺎل ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﭘﺮ ﺧﻮر ﻣﯽ ﺷﻮد. اﮔﺮ ﻧﻮزاد ﻓﻄﺮت ﭘﺮﺧﻮری داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ ﺑﻪ او ﭘﺴﺘﺎن ﭘﺮ از ﺷﯿﺮ داده ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﺎﯾﺪ آﻧﻘﺪر ﺑﺨﻮرد ﺗﺎ ﺷﮑﻤﺶ درﯾﺪه ﺷﻮد، اﻣﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ در اﯾﻦ ﺣﺎل اﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ زور ﻫﻢ ﺑﻪ او ﺷﯿﺮ دﻫﻨﺪ او ﻓﻘﻂ ﺑﻪ اﻧﺪازة ﻧﯿﺎز ﺧﻮد ﻣﯽ ﻣﮑﺪ و ﺑﻘﯿﻪ را ﻗﺒﻮل ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. ﻃﺒﯿﻌﺖ ﮐﻮدک ﮐﺎﻣﻼً ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﺮﺧﻮری ﮐﻮدﮐﺎن ﻣﻌﻤﻮﻻً از روزﻫﺎﯾﯽ آﻏﺎز ﻣﯽ ﮔﺮدد ﮐﻪ او ﺑﻪ ﺧﯿﺎل ﺧﻮدش ﻋﻘﻞ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده و ﺧﻮد ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﻣﻘﺪار ﻏﺬا ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺼﺮف ﮐﻨﺪ. ﻓﺮﻣﻮده اﻧﺪ: ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﮐﻮدﮐﺎﻧﺘﺎن را رﻫﺎ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺧﻮب ﺑﺎزی ﮐﻨﻨﺪ اﻟﺒﺘﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ آﻧﻬﺎ در اﯾﻦ ﻣﺪت ﺣﺮﻓﻬﺎی ﺑﺪ ﯾﺎد ﻧﮕﯿﺮﻧﺪ. ﻫﺮﮔﺰ ﺟﻠﻮی ﺑﺎزی ﺑﭽﻪ را ﻧﮕﯿﺮﯾﺪ ﮐﻪ اﮔﺮ ﺑﭽﻪ در اﯾﻦ ﻣﺪت آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ در ﺗﻮان دارد، اﻋﻢ از ﻗﻮة ﺑﺎزﯾﮕﺮی و ﭘﺮﺧﻮری و ﻏﯿﺮ آن ﺑﯿﺮون ﻧﺮﯾﺰد اﯾﻦ ﻗﻮه در او رﯾﺸﻪ می کند و آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ ﺑﺰرگ ﺷﺪ ﺑﺎزﯾﮕﺮ و ﭘﺮﺧﻮر ﻣﯽ ﺷﻮد. زﯾﺮا ﺗﺎ اﻧﺴﺎن آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ در درون دارد ﺑﯿﺮون ﻧﺮﯾﺰد ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ آن را رﻫﺎ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻻ اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻋﺰﯾﺰان ﺑﺮوﯾﺪ و ﻣﺸﻐﻮل ﺑﺎزی ﮐﺮدن ﺷﻮﯾﺪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﺗﺎ اﻧﺪازه ای ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯿﺪ ﺑﺎزی ﮐﻨﯿﺪ و ﺑﯿﺶ از آن ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯿﺪ و ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ اﻣﺎ ﮐﻮدﮐﺎن را ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ اﮔﺮ از ﺻﺒﺢ ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎی ﺷﺐ ﻫﻢ ﯾﮑﺴﺮه ﺑﺎزی ﮐﻨﻨﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ. ﺳﺮّ آن اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮة ﺑﺎزﯾﮕﺮی در ﮐﻮدک وﺟﻮد دارد ﮐﻪ او ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺗﻤﺎم آن را ﻣﺼﺮف ﮐﻨﺪ و ﺑﯿﺮوﻧﺶ ﺑﺮﯾﺰد ﮐﻪ اﮔﺮ رﯾﺨﺖ از آن ﺑﻪ ﺑﻌﺪ دوران ﺑﺎزﯾﮕﺮی اش ﺑﻪ اﺗﻤﺎم رﺳﯿﺪه اﺳﺖ. ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺎ اﻵن ﺟﻠﻮی ﺑﺎزی ﮐﻮدک را ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ. اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻮدﮐﺎﻧﻤﺎن ﺑﻌﺪ از ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﻪ ﺑﺎزی ﻣﺸﻐﻮﻟﻨﺪ و آن را رﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ .ﺗﺎ ﻗﺒﻞ از ﻫﻔﺖ ﺳﺎل اﮔﺮ ﺑﻪ او ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺑﺎزی ﻧﮑﻦ ﺣﺮف ﻣﺎ را ﮔﻮش ﻣﯽ ﮐﺮد و ﺑﺎزی ﻧﻤﯽ ﮐﺮد اﻣﺎ اﮐﻨﻮن ﮐﻪ ﺑﺰرگ ﺷﺪه ﺣﺮف ﮔﻮش ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ و ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .ﻟﺬا ﮐﻮدک اﮔﺮ در اﯾﻦ ﺳﻨﯿﻦ ﺧﻮب ﺑﺨﻮرد و ﺧﻮب ﺑﺨﻮاﺑﺪ و ﺧﻮب ﺑﺎزی ﮐﻨﺪ ﺑﻌﺪ از آن دﯾﮕﺮ ﺑﺎزﯾﮕﺮی و ﭘﺮﺧﻮری و زﯾﺎده ﺧﻮاﺑﯽ ﮐﻮدک ﺗﻤﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد و او ﻣﺘﻌﺎدل ﺑﺎر ﻣﯽ آﯾﺪ .ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻘﺪار زﯾﺎدی ﻏﺬا ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﯿﺪ و ﺑﺨﻮاﻫﯿﺪ آن را ذره ذره ﺑﻪ دﯾﮕﺮی ﺑﺨﻮراﻧﯿﺪ . در اﯾﻦ ﺻﻮرت اﮔﺮ ﭼﻪ ﺷﻤﺎ ﺧﺮوارﻫﺎ ﻏﺬا ﻫﻢ ﺑﻪ او ﺑﺪﻫﯿﺪ او آﻫﺴﺘﻪ آﻫﺴﺘﻪ ﻫﻤﻪ را ﻣﯽ ﺧﻮرد، اﻣﺎ اﮔﺮ ﮐﻞ ﻏﺬاﻫﺎ را ﺟﻠﻮی او ﺑﮕﺬارﯾﺪ و ﺑﮕﻮﺋﯿﺪ :ﺗﺎ ﺟﺎن داری ﺑﺨﻮر، او وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻘﺪار ﻧﯿﺎزش ﺧﻮرد ﺑﻌﺪ از آن دﯾﮕﺮ از آن ﻏﺬا ﺑﺪش ﻣﯽ آﯾﺪ .ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﻮدک ﺑﮕﻮﺋﯿﻢ ﯾﻮاش ﯾﻮاش ﺑﺎزی ﮐﻦ او ﺗﺎ ﻫﻔﺘﺎد ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻫﻢ ﺑﺎزی ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﺳﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮد، اﻣﺎ اﮔﺮ ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﻪ اوﺑﮕﻮﺋﯿﻢ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﺑﺎزی ﮐﻦ او ﺑﻌﺪ از ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ دﯾﮕﺮ از ﺑﺎزی ﮐﺮدن ﺑﺪش ﺧﻮاﻫﺪ آﻣﺪ.  ﮐﻨﺘﺮل ﻗﻮة ﺧﯿﺎل ﮐﻮدک ﺗﺎ ﻗﺒﻞ از ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ آﺳﺎن اﺳﺖ اﻣﺎ ﺑﻌﺪ از آن ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد .ﺑﻌﻀﯽ از ﮐﻮدﮐﺎن را ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ ﺷﻠﻮغ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺟﻠﻮی ﺷﻠﻮﻏﯽ آﻧﻬﺎ را ﺑﮕﯿﺮد .ﻣﻌﻤﻮﻻً اﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ وﻗﺘﯽ ﭘﺎ ﺑﻪ ﺳﻦ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﻧﺪ آرام ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ از ﺷﻠﻮﻏﯽ و ﺷﯿﻄﻨﺖ در ﺧﻮد داﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﺑﯿﺮون رﯾﺨﺘﻪ اﻧﺪ .ﯾﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﻮدﮐﺎن را ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﮐﻪ زﯾﺎد ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و زود آﺷﺘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻌﻠﻮم ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻗﻮة ﺧﯿﺎل در آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺣﺪ ﮐﻤﺎﻟﺶ ﻧﺮﺳﯿﺪه اﺳﺖ .ﮐﻤﺘﺮ ﮐﻮدﮐﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ در ﻣﯿﺪان ﺑﺎزی ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ ﻗﻬﺮ ﮐﻨﻨﺪ و ﻗﻬﺮﺷﺎن دوام داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ اﻣﺎ ﻗﻬﺮﺷﺎن ﻣﺴﺘﺪام ﻧﯿﺴﺖ .ﺑﺮﺧﻼف ﮐﻮدﮐﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﻫﻔﺖ ﺳﺎل دارﻧﺪ. 

 ﻧﺘﯿﺠﮥ ﮐﻼم اﯾﻨﮑﻪ وﻗﺘﯽ اﺳﺎس ﻧﻬﺎل ﮐﻮدک ﺧﻮب ﭼﯿﺪه ﻧﺸﺪ، اﯾﻦ ﻧﻬﺎل ﮐﺞ رﺷﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. وﻗﺘﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﮐﺞ ﺷﺪ اوﻻً ﺑﺴﯿﺎری از آﻧﻬﺎ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﻮدﺳﺎزی ﻧﻤﯽ روﻧﺪ، ﺛﺎﻧﯿﺎً اﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﺮوﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺎن ﺑﻪ ﻟﺐ ﺑﯿﺎورﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﻮد را ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﮐﻨﻨﺪ.  ﭘﺲ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻮة ﺧﯿﺎل را از ﮔﻤﺎﻧﻬﺎ و ﺳﻮء ﻇﻦ ﻫﺎ ﺗﻄﻬﯿﺮ ﮐﻨﯽ .ﻫﺮ ﮐﺠﺎ دﯾﺪی ﮐﻪ داری ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دﯾﮕﺮی ﺑﺪﺑﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﻮی ﺑﺪان ﮐﻪ ﻗﻮة ﺧﯿﺎل ﺑﻪ ﻣﯿﺪان آﻣﺪه اﺳﺖ. ﭼﻮن ﻋﻘﻞ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺪﺑﯿﻦ ﻧﻤﯽ ﺷﻮد. ﻋﻘﻞ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺗﺼﺤﯿﺢ اﺳﺖ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﻐﻠﻄﻪ.

برگرفته از کتاب شرح مراتب طهارت 

ﻣﺎدر ﻋﺰﯾﺰ! در ﻣﺪت ﻧﻪ ﻣﺎه ﺣﻤﻞ، زﻫﺪان ﺗﻮ اﻣﺎﻧﺘﺪار ﻧﻈﺎم ﻋﺎﻟﻢ اﺳﺖ .رﺣﻢ ﺗﻮ ﻋﺮش ﺧﺪا و ﻟﻮح ﻣﺤﻔﻮظ ﺣﻖ ﻣﯽ ﮔﺮدد. ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺣﻀﺮت آﻗﺎ ﺧﺪای ﻋﺎﻟﻢ ﺳﺮاﺳﺮ ﻋﺎﻟﻢ را ﻣﺸﮏ زﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﻧﻄﻔﻪ ای را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺼﺎره و زﺑﺪة ﻧﻈﺎم آﻓﺮﯾﻨﺶ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﯽ آورد و آن را ﺑﻪ ﻣﺎدر ﻋﺰﯾﺰ ﻣﯽ ﺳﭙﺎرد. ﺑﺪﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻣﺎدر در ﻧﻈﺎم ﻫﺴﺘﯽ روﺷﻦ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ، ﻋﺎﻟَﻢِ ﺧﻠﻖ ﺷﺪه را ﺧﻼﺻﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﺗﺤﻮﯾﻞ زن ﻣﯽ دﻫﺪ و ﺑﻪ او ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ از اﯾﻦ ﺧﻼﺻﻪ، اﻧﺴﺎن ﺑﺴﺎز . ﭘﺲ ای ﻣﺎدر! ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎ و در ﻃﯽ ﻧﻪ ﻣﺎه ﺣﺎﻣﻠﮕﯽ ﺑﺎ وﺿﻮ ﺑﺎش و ذﮐﺮ ﺧﺪا ﺑﮕﻮ و ﻏﯿﺒﺖ ﻧﮑﻦ و ﺧﻮد را ﺑﻪ دروغ ﮔﻔﺘﻦ ﻋﺎدت ﻣﺪه، ﺗﺎ ﻧﻬﺎل درﺧﺖ وﺟﻮدی ﺟﺎن ﺗﻮ و ﻫﻤﺴﺮت، ﻓﺎﺳﺪ ﺑﻪ ﺑﺎر ﻧﻨﺸﯿﻨﺪ و ﻓﺮزﻧﺪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ دﻧﯿﺎ آوری.

برگرفته از کتاب شرح مراتب طهارت

ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ آﮔﺎه ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻣﺮاﻋﺎت ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺴﺎﺋﻞ را در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮزﻧﺪاﻧﺸﺎن ﺑﮑﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺎﻣﻌﺖ ﭘﺪر و ﻣﺎدر در ﮐﻨﺎر ﮔﻬﻮارة ﻓﺮزﻧﺪ ﯾﺎ ﮐﻮدک ﺧﺮدﺳﺎل و ﯾﺎ ﻓﺮزﻧﺪی ﮐﻪ در ﺧﻮاب اﺳﺖ، ﺑﺴﯿﺎر ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ روﺣﯿﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﻓﺮزﻧﺪان از ﻫﻤﺎن دوران اﺑﺘﺪاﺋﯽ ﺧﺮاب ﻣﯽ ﺷﻮد. ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻓﺮزﻧﺪ در دوران ﮐﻮدﮐﯽ ﺣﺘﯽ در ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺧﻮاب اﺳﺖ روﺣﯿﻪ و ﺣﺎﻟﯽ را از ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﮕﯿﺮد ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﻧﺸﻮد ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻌﻠﻤﯽ در دﺑﺴﺘﺎن و دﺑﯿﺮﺳﺘﺎن و ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﺮی در ﻣﺴﺠﺪ و ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ آن را ﺗﻄﻬﯿﺮ ﮐﺮد. اﯾﻨﺠﺎ دﯾﮕﺮ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ آن ﺑﺮ ﮔﺮدن ﭘﺪر و ﻣﺎدر اﺳﺖ.  ﻣﺎدری ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﺮاح ﺑﺮدن ﻓﺮزﻧﺪﮐﻮدک ﺧﻮدرا دارد ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﺪﮐﻮدک رو ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ و ﯾﺎ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪﮐﻪ اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ دﻗﺘﯽ ﻧﮑﻨﺪ  ﻓﻌﻞ ﺣﺮاﻣﯽ را ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪه و اﯾﻦ ﻓﻌﻞ ﺑﺮ ﮐﻮدک ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ در رواﯾﺎت آﻣﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮﮐﻮدﮐﯽ ﺑﺮای ادرار ﮐﺮدن، ﺧﻮد ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﺸﺴﺖ، ﮐﺎری ﺑﻪ او ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﭼﻮن او ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ، اﻣﺎ اﮔﺮ ﺻﻼح دﯾﺪﯾﺪ راﻫﻨﻤﺎﺋﯿﺶ ﮐﻨﯿﺪ. ﻫﻤﮥ اﯾﻨﻬﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﮔﺮدد ﮐﻪ ﻧﻔﺲ ﮐﻮدک ﻣﻌﺘﺪل ﺷﻮد و آﻫﺴﺘﻪ آﻫﺴﺘﻪ ﺟﺎن او ﺑﻪ ﻃﺮف ﻃﻬﺎرت روﺣﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﺮود.   

برگرفته از کتاب شرح مراتب طهارت

ﺣﻀﺮت آﻗﺎ در اﻟﻬﯽ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﯽ فرمایند: "اﻟﻬﯽ ﮔﺮﯾﻪ زﺑﺎن ﮐﻮدک ﺑﯽ زﺑﺎن اﺳﺖ. آﻧﭽﻪ ﺧﻮاﻫﺪ از ﮔﺮﯾﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ." ﭘﺲ از ﮐﻮدﮐﯽ راه ﮐﺴﺐ را ﺑﻪ ﻣﺎ ﯾﺎد داده ای ﺑﯿﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﻃﻮر ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻢِ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﺎل در ﺣﻮزة ﻋﻠﻤﯿﻪ درس ﺧﻮاﻧﺪه، از ﮔﺮﯾﻪ ﯾﮏ ﮐﻮدک درس ﻣﯽ ﮔﯿﺮد و ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ :ﺧﺪاﯾﺎ ﺗﻨﻬﺎ زﺑﺎن ﮐﻮدک ﮔﺮﯾﻪ اﺳﺖ، اﮔﺮ ﮔﺮﺳﻨﻪ، ﺗﺸﻨﻪ و ﯾﺎ ﻣﺮﯾﺾ اﺳﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ زﺑﺎن ﮔﺮﯾﻪ اﯾﻦ ﻧﯿﺎز ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﺎدر اﺑﻼغ ﻣﯽ دارد، و ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺎ ﮐﻼم ﻇﺎﻫﺮی ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﺎدر اﻋﻼم ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﭘﺲ از ﻫﻤﺎن ﮐﻮدﮐﯽ راه ﮐﺴﺐ روزی را ﺑﻪ ﻣﺎ آﻣﻮﺧﺘﻪ ای ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ از ﺧﺪاوﻧﺪ ﻃﻠﺐ روزی ﻣﺎدی و ﻣﻌﻨﻮی ﮐﻨﯿﻢ.

برگرفته از کتاب شرح مراتب طهارت

اول خوانیم خدا را، رسول انبیا را، علی مرتضی را،

صلی علی محمد صلوات بر محمد

صلوات را خدا گفت، جبرئیل بارها گفت، در شان مصطفی گفت

صلی علی محمد صلوات بر محمد

شاه نجف علی است، سرور دین علی است، شیر خدا علی است

صلی علی محمدصلوات بر محمد

یارب به حق زهرا، شفیع روز جزا، یعنی که خیر النساء

صلی علی محمد صلوات بر محمد

بعد از علی حسن بود، چون غنچه در چمن بود، نور دو چشم من بود

صلی علی محمد صلوات برمحمد

بوی حسین شنیدیم، چون گل شکفته دیدیم، به مدعا رسیدیم

صلی علی محمد صلوات برمحمد

زین العباد بیمار، سجاد است وتبدار یعنی که شاه کبار

صلی علی محمد صلوات برمحمد

باقر امام دین است، نور خدا یقین است، فرزند عابدین است

صلی علی محمد صلوات بر محمد

جعفر صبح صادق، هم نور وهم موافق، تاج سر خلا یق

صلی علی محمد صلوات برمحمد

موسای با سعادت، با ذکر و با عبادت، سر دار با جلالت

صلی علی محمد صلوات برمحمد

هشتم رضا امام است، از ضامنی تمام است، شاه غریب بنام است

صلی علی محمد صلوات برمحمد

ما شیعه تقی ایم، خاک ره نقی ایم، محتاج عسکری ایم

صلی علی محمد صلوات بر محمد

مهدی به تاج و نورش، با احمد ورسولش، نزدیک شد ظهورش


صلی علی محمد صلوات برمحمد