ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام علی» ثبت شده است

سلام 

برای اماده کردن محتوای برنامه برای جشن غدیر بچه ها کلیک کنید:

امام علی ع و کودکان

🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹


⚜ پیامبر عظیم‌الشّأن در انتهای خطبه غدیر می‌فرمایند:


«مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ إِنِّی‏ أَدَعُهَا إِمَامَةً وَ وِرَاثَةً فِی عَقِبِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ» 

من امامت را در ذریّه خودم تا روز قیامت باقی گذاشتم.


«وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِیغِهِ» 

من آنچه گفتنی بود و مأموریت داشتم انجام بدهم (تبلیغ رسالت)، انجام دادم.


«حُجَّةً عَلَى کُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائِبٍ» 

چه کسی که این‌جا حاضر است و چه غائب.


«وَ عَلَى کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ یَشْهَدْ وُلِدَ أَوْ لَمْ یُولَدْ» 

چه آن‌هایی که متولد شدند و چه آن‌ها که در آینده می‌آیند که جای عذر برای کسی باقی نماند.


«فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ» 

حاضر باید این را به غائب و پدران هم به فرزندانشان، این را ابلاغ کنند.


🔻علّامه امینی بیان می‌کند: 

یک زمانی سادات و بعضی از مؤمنین، این خطبه غدیر را حفظ بودند و بر فرزندانشان هم فرض می‌کردند که این را حفظ کنند. لذا حفظ خطبه غدیر خیلی برکات دارد. 


🔻آیت‌الله العظمی آسیّد ابوالحسن اصفهانی بیان فرمودند: 

هر کس خطبه غدیر را حفظ کند و حداقل ماهی یکبار بخواند، یکی از خصایص آن این است که نسل او، طاهرِ طاهر می‌ماند؛ یعنی بعضی از شبهاتی که پیش می‌آید (مانند لقمه‌ای که در جایی خورده می‌شود و همان باعث نطفه می‌شود، امّا معلوم نیست غذای آن طرف چه بوده است)، محفوظ می‌ماند.

همسر زهرا علی* مظهر تقوا علی

ذکر اذانم علی *روح و روانم علی

یار پیمبر علی *فاتح خیبر علی

بحر عدالت علی *قلب شجاعت علی

باب یتیمان علی *شهید قرآن علی

قبله حاجات علی* روح مناجات علی

هادی امت علی *روح امامت علی

امام معصوم علی* شهید مظلوم علی

کعبه سرایت علی* داده خدایت علی


کتاب:انس با قران و اهل بیت علیهم السلام

علی اصغر محمد باقری


مربی شعر را می خواند و بچه ها باید بلند جواب بدهند علی

                       

                    

لا تَباغَضُوا

با یکدیگر دشمنی نکنید.                      الحکم من کلام الامام امیرالمؤمنین علی ع ،۹۰

یاور و یار هم باشید        دوستی¬ها را کم نکنید

دل¬ها را نزدیک بکنید       دشمنی با هم نکنید

 

........................

فَکِّر ثُمَّ تَکَلَّم

بیندیش،سپس سخن بگو.           عیون الحکم و المواعظ،۶۰۸۴

ای گل خوشبوی من       همیشه پیش از سخن

خوب بیندیش و بعد       حرف خودت را بزن

 

......................

 اِرحَم تُرحَم

به دیگران مهربانی کن تا به تو مهربانی کنند.                   بحار ج۷۴ص۱۰۰

مهربانی کن به این      مهربانی کن به آن

تا همه مثل خودت      با تو باشند مهربان

 

.........................

اَقِل تُقَل

از خطای دیگران در گذر تا از خطای تو درگذرند.              غررالحکم ج۲ص۱۷۲

از خطای این و آن       در گذر ای مهربان

از خطایت بگذرند       خیلی آسان دیگران

     

منبع:باغ گل امام علی


سلام

برای تعریف داستان ولادت امام علی علیه السلام می شه کعبه ای درست کرد و قسمتی  که کعبه شکاف برداشت رو با گل تزئین کرد و داستان ولادت رو برای بچه ها تعریف کرد و بعد بچه ها برند طواف کنند و اون قسمت رو بوس کنند  و موقع چرخیدن به  دور کعبه این شعر بخوانند:

آسیاب بچرخ می چرخم
دور علی می چرخم 💕

قبله ی من همینه 
امام اولینه💕

آسیاب بشین می شینم 
عشق علی دینم 💕

دشمنی با دشمنات 
حک شده رویه سینم 💕

آسیاب پاشو پامی شم 
فدای مولا می شم💕

نوکر عاشقای 
حضرت زهرا می شم💕

آسیاب بایست می ایستم 
بدون که تنها نیستم 💕

دست علی یارمه 

خودش نگه دارم💖💕

کعبه ی توی شکل 4 تا جعبه کارتون هست که کنار هم قرار گرفته و برای اینکه ارتفاعش زیاد شه در کارتون از دو طرف باز شده...

داستان ولادت:

فاطمه بنت اسد" نه ماه برای تولد فرزندش انتظار کشید و وقتی درد زایمانش گرفت،به مسجد الحرام رفت وبا خدا این¬گونه مناجات کرد:« پروردگارا! من به تو و پیامبران تو و کتاب هایی که تو فرستاده ایی ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم(ع) را هم او که این خانه را بنا کرد(در یگانگی تو)تصدیق می کنم. پس به حق کسی که این خانه را ساخت و به حق فرزندی که در شکم دارم، زایمان را برمن آسان کن.» پس این مناجات، دیوار کعبه شکافت و فاطمه بنت اسد،وارد کعبه شد و دیوار، دوباره به حالت اول خود برگشت.سه روز از این ماجرای حیرت انگیز گذشت و در روز چهارم فاطمه بنت اسد در حالی که فرزندش علی(ع) را در آغوش داشت از خانه¬ی خدا بیرون آمد و یک ¬راست به سوی خانه ی خود رفت. ابو طالب از دیدن پسرش خوش حال شد. به اذن خدا، علی(ع) زبان باز کرد و به پدر سلام داد. وقتی رسول خدا(ص) برای دیدن پسر عموی نو رسیده اش آمد،علی(ع)از خوش حالی تکانی خورد و به پیامبر(ص) لبخندی زد و گفت:«سلام بر تو ای رسول خدا.»

                                                                      منبع: کتاب لبخند ستاره ها کاری از آقای غلامرضا حیدری ابهری

سلام 

برای بیان فضایل امیرالمومنین علیه السلام می شه داستان سوره عادیات رو تعریف کرد (مخصوصا برای پسرها). 

مربی داستان رو تعریف می کنه تا اونجا که پیامبر صلی الله می فرمایند: "چه کسی به جنگ با آنها می رود؟" این را رو به بچه ها می گوید تا بچه ها داوطلب شوند. می شه چند تا کودک یا مربی دیگر ماسک زشت بزنند روی صورتشون و بچه های دیگر بهشون حمله کنند. بار اول و دوم بچه ها می رند و از اون آدم زشتا مثلا کتک می خورند و بر میگردند. بار سوم مربی میگه از اونجایی که این آدم بدا خیلی قوی بودند، پیامبر خدا یه فرمانده خوب و قوی رو براشون گذاشت تا پیروز بشند، اون فرمانده خیلی قوی، امام علی علیه السلام بود. بچه ها حالا بیاید این دفعه با فرماندهی امام علی علیه السلام به دشمنا حمله کنیم.  قبل حمله باید نقشه بکشیم چیکار کنیم. بعد دور هم جمع می شند و تصمیم می گیرند از اطراف آدم بدا رو محاصره کنند. (میشه با چراغ روز و شب رو نشون داد)

بعد بچه ها هر کدوم یک چوب دستشون می گیرند به عنوان اسب روش سوار می شند تا برند حمله کنند. در بین راه باید یه سری صندلی یا چیز دیگه باشه بعنوان بلندی استفاده شه که بچه ها از روش رد شوند و یه سری بادکنک که کم باد شده بعنوان سنگ و وقتی بچه ها روش می رند بترکه(صدای جرقه). بعد انقدر بچه ها بدوند و بالا پایین برند که به نفس نفس بیفتند. موقع حمله به آدم بدا هم یه سری برف شدی یا خرده کاغذ یا چیز دیگه رو سر بچه ها ریخته شه به عنوان گرد و خاک. بچه ها به آدم بدا حمله کنند و پیروز بشند. می شه موقع حمله حیدر حیدر هم بکنند. و بعد از پیروزی، شادی کنند.


سلام

این شعرو یکی از مادرهای کریمه2 ایی گفتن. خدا بهشون خیر دنیا و آخرت بده.

البته ادامه هم دارد که بعدا می ذارم.          

               دویدم و دویدم                                           تا به نجف رسیدم، امام علی رو دیدم

رفتم سلامش کردم                                         جانم رو به نامش کردم

گفتم زعشقت آقا همیشه بی قرارم                               تو شادی و غمهایم، تو رو به یاد میارم

امام مهربونم! دردو بلات به جونم                              اجازه می دی بهم تا که پیشت بمونم؟

دلم می خواد تو دنیا کنم تورو زیارت                             در آخرت هم آقا، کنی زمن شفاعت

جز تو کسی ندارم، مایه ی افتخارم                               شکر می کنم خدا رو که حب تو رو دارم

یه دل دارم حیدریه

عاشقه مولا علیه 

من این دل ونداشتم

از تو بهشت برداشتم

خدا بهم عیدی داد  

عشق مولا علی داد  

علی وجود و هستیه  

دشمن ظلمو پستیه   

علی ندای بینواس

علی تجلی خداس 

علی قرآن ناطقه  

جد امام صادقه

علی که شمشیر خداس

دست علی همراه ماس

رو دلامون نوشته    

مولا علیو عشقه

هرکی که داره حبش

مسافر بهشت


شعر2:

یه دل دارم حیدریه

عاشقه مولا علیه

من این دل و نداشتم

از تو بهشت برداشتم

خدا بهم هدیه داد

عشق مولا علی داد

این عشق توی قلبمه

هر جا میرم با منه

با عشق و با شهامت

دم بگیر از ولایت

بگیم با هم یا علی

نشیم جدا از علی




نوزاد ناز


وقت نماز امام علی ع                          داخل مسجد که رسید

دوستان خود را آن جا دید،ولی               یک آقا را آن جا ندید

به آن ها گفت:«دوستان خوب                آن یکی دوستمان کجاست؟

توخانه است؟ رفته سفر؟                      یا این که این نزدیکی هاست؟»

با خنده گفتند همگی:                          صاحب یک پسر شده

شکر خدا دوست شما                          چند ساعت پدر شده

امام علی ع با شادی گفت:                  «پس ما هم آن جا برویم

نمازمان تمام که شد                           دیدن آن ها برویم

وقتی امام بچه رادید                           خندید و گفت:« با نمک است

هدیه ی زیبای خداست                        پا قدمش مبارک است»

گل پسرچشم عسلی                         صورت ناز مخملی

تو چشم هایش افتاده بود                    عکس روی امام علی ع