ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعا» ثبت شده است

سلام 

فایل زیر آماده چاپ هست که برای کودک استفاده بشه... منابع هم در جزوه ذریه طیبه هست که هر کی خواست بگه در اختیارش قرار بدم.

صفحه 3 و 4 باید پشت و رو پرینت شه و به گردن نوزاد آویخته شه.

ادعیه نوزاد






در روایات ائمه معصومین علیهم السلام تأکید بسیاری بر اطعام و ضیافت فرموده‌اند و آثار فراوانی را برای آن ذکر نموده‌اند از آن جمله، امیر المومنین علیه السلام می فرمایند:هر خانه‌ای که در آن میهمان داخل نمی‌شود در آن ملائکه داخل نمی‌شوند[1]. و نیز از حضرت رسول نقل است: مهمان که داخل خانة مؤمن شود با او هزار برکت و هزار رحمت می‌آید و خدا برای صاحب خانه بر هر لقمه که مهمان می‌خورد حج و عمره می‌نویسد[2].


اطعام از مؤمنین، سبب اعطاء فرزند صالح به صاحب خانه نیز می‌شود چنانکه در کتاب کیمیای محبت در شرح احوالات شیخ رجبعلی خیاط آمده شیخ رجبعلی خیاط محصول اطعامی بود که پدرش از یکی از اولیای خدا به عمل آورد.


اما کیفیت مجالس نیز مهم است. در روایات از نشستن در مجلسی که در آن معصیت خداوند می‌شود و نمی‌توان اوضاع را تغییر داد نهی شده است. و نیز از نشست در مجلسی که از امامی بدگویی یا از مسلمانی غیبت می‌شود نهی شده است. و در مقابل تأکید فرموده‌اند که در مجالستان احادیث ما را نقل کنید که شما را به هم مهربان می‌کند



[1] لئالی الاخبار، ج 3، ص 67


[2] لئالی الاخبار، ج 3، ص 66

ادعیه:

امیرالمومنینعلیه السلام فرمودند: هنگامی که تصمیم به بچه دار شدن داشتی، وضویی کامل[با رعایت آداب](در جایی وضوی شاداب بیان شده ترجمه وضوا سابغا) بگیر و دو رکعت نماز نیکو به جا بیاور و و بعد از آن به سجده برو و هفتاد و یک بار«اَسْتَغْفِرُ اللَّه» بگو و بعد از آن با همسر خود آمیزش کن و بگو: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی وَلَداً لِاُسَمِّیَهُ بِاسْمِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍصلّی الله علیه و آله و سلّم[1]». خداوند این کار را خواهد کرد و در این مساله تردید نداشته باش زیرا تو را به نماز سفارش کردم، نمازی که رسول خدا فرمود نزدیکترین حالت عبد به خدا در حالت سجده و رکوع است و تو را به استغفار توصیه کردم، استغفاری که در رابطه ی با آن آمده است: و خداوند متعال به نبی خود فرمود: ... اگر هفتاد بار برایشان طلب بخشش نمایی، هرگز خداوند آنها را نمی بخشد(توبه:80) و من به تو به بیش از هفتاد مرتبه توصیه کردم.[2]

حبیبه یا فاطمه یکی از جدّه های سید بن طاووس و مادر رضاعی امام صادقعلیه السلام بود. وقتی منصور دوانیقی به مدینه لشکر کشید، عده ای را کشته و عده ای را به اسارت برد و آنان را با غل و زنجیر در زندانی تاریک حبس کرد. داوود نیز در میان این اسیران بود. فاطمه، خبری از فرزندش نداشت و پیوسته مشغول دعا و تضرع بود. از صلحا و نیکان طلب دعا می کرد؛ ولی اجابت نمی شد. هر روز که خبری از فرزندش می آوردند، بر مصیبت و غم او تازه و بیشتر افزوده می شد. روزی امام صادق علیه السلام بیمار شد، ام داوود به عیادت ایشان رفت و از ایشان طلب دعا کرد. حضرت دعایی را به ایشان تعلیم داد و فرمود: در ایام البیض[1]، آن اعمال را بجا آور. ام داوود می گوید: این اعمال را انجام دادم و در خواب جمعی از ملائکه، پیامبران و شهدا را دیدم و پیامبرصلی الله علیه و آله به من خطاب کرد فرمود: «ای مادر داوود! بر تو بشارت باد که این جماعت برای تو دعا کردند و حاجتت برآورده شد». ام داوود می گوید: از خواب بیدار شدم و پس از مدتی داوود بر من وارد شدو گفت: مادر! در عراق در زندانی تنگ و تاریک بودم و نا امید از رهایی. در خواب دیدم که تو بر حصیری به نماز نشسته ای و دور تو مردان چندی جمع شده اند که سرهای ایشان بر آسمان و پاهایشان درزمین بود و تسبیح خدا می گفتند. آن گاه پیامبرصلی الله علیه و آله را دیدم که خطاب به من فرمود: «خدای تعالی دعای مادرت را در حق تو مستجاب کرد». چون بیدار شدم فرستادگان منصور دوانیقی به زندان آمدند. شبانه مرا پیش او  برده، غل و زنجیر را از دست و پای من باز کردند و ده هزار دینار به من داده، بر شتری سوار کردند و به سرعت به مدینه رسانیدند. فاطمه می گوید: من داوود را به خدمت امام صادق علیه السلام بردم. حضرت فرمود: سبب آزادی تو آن بود که منصور، امیرالمومنینعلیه السلام را در خواب دیده بود و به او گفت: «فرزند مرا رها کن که اگر این کار را نکنی، تو را در آتش می اندازم! چون نظر کرد دریایی از آتش را در زیر پای خود دید. از وحشت بیدار شد و ترا رها کرد».

این اعمال که به اعمال ام داوود مشهور است، در کتاب مفاتیح الجنان در اعمال روز پانزدهم رجب، آورده شده است.



[1] روزهای 13 و 14 و 15 ماه های رجب و شعبان و رمضان را گویند و اعمال آن در مفاتیح الجنان بیان شده است

محمد بن بابویه مشهور به شیخ صدوق، از نامی ترین دانشمندان مسلمان و سرآمد محدثان شیعه است. پدرش، علی بن بابویه سالها با دختر عمویش ازدواج کرده بود ولی فرزنددار نمی شد. وی در سفری که به بغداد آمده بود، با حسین بن روح نوبختی، نایت خاص سوم امام زمانعج الله تعالی، ملاقات کرد و از او خواست تا نامه ی وی را به محضر آن حضرت تقدیم نماید.

حسین بن روح نامه را گرفت و به محضر امام عصرعج الله تعالی رسانید. جواب از ناحیه ی آن حضرت چنین بود:

«از این همسرت فرزندی نخواهی یافت. در این خصوص برای تو دعا کردیم. به زودی پروردگار از همسری دیگر که از دیلمیان خواهد بود، دو پسر نیک سرشک، دانشمند و پر برکت روزی ات خواهد کرد».

دیری نپایید که علی با زنی دیلمی ازدواج کرد و از وی صاحب دو فرزند شد که به ترتیب آنها را محمد و حسین نامید. در اندک زمانی هر دو پسر از دانشمندان بزرگ عصر گشتند. محمد در همان سنین جوانی بر مسند تدریس نشست و از همان زمان شروع به تالبف و تصنیف کرد و به مقام پیشوایی و مرجعیت علمی و دینی شیعیان رسید. فقهایی سالخورده و محدثانی نام آور در درس وی شرکت می کردند و وقتی از نبوغ فوق العاده، سرعت ذهن و حافظه، و وسعت دانش و اندیشه ی او در شگفت می شدند، نابغه ی جوان می گفت: چرا تعجب می کنید؟ مگر نمی دانید من به دعای امام زمان متولد شده ام؟

حضرت آیت الله نجفى مرعشى قدس سره نسبت به پدر و مادر خویشهمیشه به صورت متواضعانه اداى احترام می کرد، حتى در همان دوران نوجوانى اگر مادرش به او مى گفت: برو پدرت را از خواب بیدار کن، براى وى مشکل بود که با صدا زدن، پدر را از خواب بیدار کند. از ایشان نقل شده است که فرمود: در نجف بودیم، روزى مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن براى صرف نهار تشریف بیاورد، حقیر به طبقه بالا رفتم، دیدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است؛ ماندم که چه کنم، خدایا امر مادر را اطاعت کنم یا با بیدار کردن ایشان از خواب باعث رنجش خاطر مبارکشان شوم؟ خم شدم، لبهایم را کف پاى پدرم گذاشتم و چند بوسه از پاى پدرم برداشتم تا اینکه بر اثر قلقلک پا، از خواب بیدار شد، ایشان وقتى این علاقه و ادب و احترام را از من دید فرمود: شهاب الدین تو هستى؟ عرض کردم: بلى آقا ایشان دو دستش را به سوى آسمان بلند کرد و فرمود: «پسرم! خداوند عزت تو را بالا برد و تو را از خادمین اهل بیتعلیه السلام قرار دهد».