ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

بحث شهادت که می شود فاطمه مغنیه می گوید:

مادر من یک زن فوق العاده است.

خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند. همه ما را مامان آرام کرد.

بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شده ایم

خطاب به بابا گفت الحمدلله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم.

بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند.

خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور.

دلم سوخت وقتی دیدمش. مثل بابا شده بود. خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود. جای کبودی و خون مردگی ها. تصاویر شهادت و بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم. باز مادر غیر مستقیم آرام کرد من و مصطفی را، وقتی صورت جهاد را بوسید و گفت : ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده. البته هنوز به ارباً اربا نرسیده، لا یوم کیومک یا اباعبدالله .

باز خجالت آراممان کرد.

بعد هم مادرم خودش توی قبر جهاد رفت. همان قبر! سه ساعت قرآن و زیارت عاشورا و دعا خواند در قبر....

شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات

مادری که باردار است چه کارهایی را باید انجام دهد تا انشاءالله فرزند خوب و صالح و خداشناس نصیب او شود؟

پاسخ معظم‌له: در هنگام بارداری حالات مادر تأثیر بسزائی روی جنین دارد، برای اینکه انشاءالله فرزند صالح و باخدائی داشته باشید در درجه اوّل از انجام معاصی و گناهان پرهیز نمائید .واجبات را انجام دهید .برای صلاح فرزند خود از همین ابتداء دعا کنید . هر روز مقداری از قرآن تلاوت نمائید . صبحها بعد از نماز صبح و شبها قبل از خواب ۱۱ مرتبه سوره توحید را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به محضر امام زمان علیه السلام. هر روز صبح دعاء عهد را بخوانید . حتی الامکان خواندن سوره « یس » در هر روز ترک نشود. وثواب آن را در هر روز به یکی از ۱۴ معصوم(ع) هدیه نمائید.

مجموعه معماهای آسان برای تقویت هوش کودکان در سنین دوره ابتدایی  را به همراه جواب آن در ادامه بخوانید!

۱- مردی خانه ای مکعب شکل دارد که تمام پنجره هایش رو به جنوب باز می شود. در زمستان یک خرس گرسنه با خانه اش حمله می کند، خرس چه رنگی بوده است؟

۲- هفده  تا سیب روی میز است، اگر علی دوتا سیب بردارد، او چند تا سیب دارد؟

۳- مردی ادعا می کند که می تواند نتیجه تمام مسابقات فوتبال را در لحظه شروع بگوید، چه طور چنین چیزی ممکن است؟

۴- چرا مردم چین بیشتر از مردم ژاپن برنج می خورند؟!

۵- سینا برای روشن کردن آتش، لوازم زیر را  دارد:

۱۰ عدد شمع، چهارده تکه چوب، دو بسته کبریت، یک چراغ الکلی

سینا اول از همه کدام یک از لوازم بالا را روشن می کند؟

۶- به نظر شما آیا این عادی است که  خانمی تمام انگشتانش ، در یک دستش نباشد؟

۷- کشاورزی ۱۰۱ تا گوسفند داشت. همه به جز ۹ تای آن ها مردند. او حالا چند تا گوسفند دارد؟

۸سارا به یک نفر ۵ هزار تومان قرض داد. سارا خواهر کسی است که قرض کرده است. اما کسی که قرض گرفته خواهر سارا نیست. چه طور این ممکن است؟

در گوشی:
 
کودکان را به دو گروه تقسیم کنید و هر گروه به صف بایستند، طوری که رو به کلاس باشند. در گوش هر یک از نفرات اول هر ردیف، یک کلمه زمزمه کنید. حال جلوی کلاس بایستید و مسابقه را شروع کنید: ” حرکت ” اولین نفر هر ردیف برگشته و همان کلمه / جمله را در گوش پشت سری خود زمزمه می کند. او نیز برگشته و به نفر پشتی خود می گوید. به همین ترتیب تا آخرین نفر. به محض اینکه آخرین نفر، آن کلمه / جمله را شنید، به سمت معلم می دود و آن را به او می گوید. اولین گروهی که این کار را تمام کند برنده است.

نوشتن با پا:
 
این بازی را ابتدا خودتان انجام دهید تا کودکان یاد بگیرند. یک قسمتی از جلوی کلاس که در دید همگان است را انتخاب کنید. حال بپرسید: ” این چه حرفی از الفبا است؟
 
سپس به حالت آن حرف الفبا راه بروید کودکان حدس بزنند: حرف ” ر ” است؟ یا حرف ” و ” است؟ حال از داوطلبان بخواهید به جلوی کلاس آمده و همان حرکت را برای بقیه بچه ها انجام دهند.

 گمشده را پیدا کن:
 
این بازی برای تمرین صفات مطلق، صفات تفضیلی و عالی، مناسب است. کودکان را به گروه های کوچک تقسیم کنید. حال هر گروه در مورد یک شی موجود در کلاس، جملاتی بیان می کند. به عنوان مثال: ” اون شی کوچکتر از یک میز است- اون آبی است. اون بزرگترین شی در طبقه کتابخانه است. وقتی گروه ها آماده شدند، به ترتیب جملات خود را بیان می کنند. بقیه کلاس با سوالاتی که می پرسند سعی در پیدا کردن آن شی مورد نظر می کنند ” آیا اون، جعبه است؟ "

نقاشی در هوا:
 
این بازی را ابتدا خود انجام دهید با انگشت اشاره خود یک حیوان در هوا بکشید. کودکان با دقت نگاه می کنند و حدس می زنند: ” اون نهنگه؟ ” اولین کسی که درست حدس بزند، به جلوی کلاس آمده و بازی را ادامه می دهد.

 لب خوانی کردن:
 
تعدادی کلمه / جمله بنابر سطح درسی کودکان انتخاب کنید و آنها را با آنها تمرین کنید. حال یکی از آن کلمات / جملات را بدون صدا و با حرکت لب ها ادا کنید. از کودکان بخواهید که حدس بزنند آن چیست. حال از بقیه بخواهید به نوبت همین کار را انجام دهند.سبد میوه:

 این یک بازی فوق العاده برای تمرین گروه های مختلف لغات از قبیل رنگ ها، حیوانات، میوه ها، اعداد، پوشاک و است. از کودکان بخواهید دایره وار بنشینند. از 2 تا 3 کلمه استفاده کنید و به هر یک از کودکان یکی را بگویید. مثلاً سیب، موز، هلو؛ حال معلم در وسط دایره می ایستد و یک کلمه را بلند می گوید. هر یک از کودکان که آن  کلمه را داشتند، از جا بلند شده و سریع جاهایشان را با هم عوض می کنند. معلم هم در این میان با زرنگی، جای یکی از آنها می نشیند. اون کودکی که بیرون ماند، به داخل دایره آمده و همان بازی را ادامه می دهد.

کی از همه بزرگتره؟

 با این بازی صفات عالی را تمرین کنید. از سه کودک بخواهید به جلوی کلاس بیایند. به آنها بگویید که می خواهید ببینید کدامیک از همه بلندتر هستند. آنها با ایستادن بر روی پنجه پا سعی می کنند بلندترین باشند. حال از بقیه بخواهید بلندتر و بلندترین را بگویند. بازی را با لغات و صفات دیگر ادامه دهید  ”کوتاه، چاق، لاغر، بزرگ، تند،… “
همچنین از این بازی ها مابین درس و برای رفع خستگی با کسالت کودکان نیز می توانید استفاده کنید . تعدادی کلمه / جمله بنا بر سطح درسی کودکان انتخاب کنید و آنها را با آنها تمرین کنید.

یک جوان ( موبایلشو) کنار قران کریم گذاشت ورفت بیروناز منزل وفرصتی برای گفتگو موبایل با قران فراهم شد:

موبایل: این اولین بار است منو فراموش کرده 

قرآن : منو همیشه فراموش میکنه

موبایل: من همیشه با او حرف میزنم اون با من 

قرآن : من همیشه با او حرف میزنم ولی او گوش نمیده

موبایل: من خاصیت پیام فرستادن وپیام گرفتنو دارم 

قرآن: من کلا پیام وبشارت دارم وهستم ووعدهای زیبا داده ام اگه بامن دوستی کنه ولی بازهم منو فراموش میکنه

موبایل: از من طاقتهای زیادی خارج میشه که به جسم و عقل انسان ضرر میده وبا این همه ضرر بازهم منو ترک نمیکنه 

قرآن: من طبیب روحها ونفسها وجسدهایم با این همه درمان از من دوری می کند

موبایل: از کیفیت من تعریف میکند نزد دوستانش 

قرآن: من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه پیش دوستاش از من تعریف کنه 

 جوان از بیرون امد موبایلشو برداره 

موبایل: با اجازه شما اومد منو ببره من که گفتم بدون من نمیتونی زندگی کنه 


خیلی درد اوره به موبایل خود مشتاق باشیم در صورتی که فقط یک ساعت یا دوساعت موبایلو رها کنیم 

ولی کتاب خدا رو هفته هفته رها میکنیم ولی مشتاقش نیستیم

_


اصل مهم این است که پدر در کنار همه ی خوبی های خود ، هیچگاه دل مادر را در مقابل بچه نشکند. مادر نیز هیچگاه غرور پدر را در مقابل بچه از بین نبرد. با این کارها بچه خوب تربیت می شود. این ها اصل اساسی است که برای درک مفهوم عبودیت باید در نظر گرفت. در دین نیز کلیدی ترین مفهوم ولایت است. با پذیرش ولایت در روابط بین پدر و مادر این مفهوم به خوبی به کودک منتقل می شود. دینداری کردن بسیار ساده است. البته ژرفای معانی دین بسیار بالا است . دین بسیار دقیق و عمیق است. اما عمل به آن بسیار ساده است.

حاج آقا پناهیان

                       

                    

لا تَباغَضُوا

با یکدیگر دشمنی نکنید.                      الحکم من کلام الامام امیرالمؤمنین علی ع ،۹۰

یاور و یار هم باشید        دوستی¬ها را کم نکنید

دل¬ها را نزدیک بکنید       دشمنی با هم نکنید

 

........................

فَکِّر ثُمَّ تَکَلَّم

بیندیش،سپس سخن بگو.           عیون الحکم و المواعظ،۶۰۸۴

ای گل خوشبوی من       همیشه پیش از سخن

خوب بیندیش و بعد       حرف خودت را بزن

 

......................

 اِرحَم تُرحَم

به دیگران مهربانی کن تا به تو مهربانی کنند.                   بحار ج۷۴ص۱۰۰

مهربانی کن به این      مهربانی کن به آن

تا همه مثل خودت      با تو باشند مهربان

 

.........................

اَقِل تُقَل

از خطای دیگران در گذر تا از خطای تو درگذرند.              غررالحکم ج۲ص۱۷۲

از خطای این و آن       در گذر ای مهربان

از خطایت بگذرند       خیلی آسان دیگران

     

منبع:باغ گل امام علی


سلام

برای تعریف داستان ولادت امام علی علیه السلام می شه کعبه ای درست کرد و قسمتی  که کعبه شکاف برداشت رو با گل تزئین کرد و داستان ولادت رو برای بچه ها تعریف کرد و بعد بچه ها برند طواف کنند و اون قسمت رو بوس کنند  و موقع چرخیدن به  دور کعبه این شعر بخوانند:

آسیاب بچرخ می چرخم
دور علی می چرخم 💕

قبله ی من همینه 
امام اولینه💕

آسیاب بشین می شینم 
عشق علی دینم 💕

دشمنی با دشمنات 
حک شده رویه سینم 💕

آسیاب پاشو پامی شم 
فدای مولا می شم💕

نوکر عاشقای 
حضرت زهرا می شم💕

آسیاب بایست می ایستم 
بدون که تنها نیستم 💕

دست علی یارمه 

خودش نگه دارم💖💕

کعبه ی توی شکل 4 تا جعبه کارتون هست که کنار هم قرار گرفته و برای اینکه ارتفاعش زیاد شه در کارتون از دو طرف باز شده...

داستان ولادت:

فاطمه بنت اسد" نه ماه برای تولد فرزندش انتظار کشید و وقتی درد زایمانش گرفت،به مسجد الحرام رفت وبا خدا این¬گونه مناجات کرد:« پروردگارا! من به تو و پیامبران تو و کتاب هایی که تو فرستاده ایی ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم(ع) را هم او که این خانه را بنا کرد(در یگانگی تو)تصدیق می کنم. پس به حق کسی که این خانه را ساخت و به حق فرزندی که در شکم دارم، زایمان را برمن آسان کن.» پس این مناجات، دیوار کعبه شکافت و فاطمه بنت اسد،وارد کعبه شد و دیوار، دوباره به حالت اول خود برگشت.سه روز از این ماجرای حیرت انگیز گذشت و در روز چهارم فاطمه بنت اسد در حالی که فرزندش علی(ع) را در آغوش داشت از خانه¬ی خدا بیرون آمد و یک ¬راست به سوی خانه ی خود رفت. ابو طالب از دیدن پسرش خوش حال شد. به اذن خدا، علی(ع) زبان باز کرد و به پدر سلام داد. وقتی رسول خدا(ص) برای دیدن پسر عموی نو رسیده اش آمد،علی(ع)از خوش حالی تکانی خورد و به پیامبر(ص) لبخندی زد و گفت:«سلام بر تو ای رسول خدا.»

                                                                      منبع: کتاب لبخند ستاره ها کاری از آقای غلامرضا حیدری ابهری

سلام 

برای بیان فضایل امیرالمومنین علیه السلام می شه داستان سوره عادیات رو تعریف کرد (مخصوصا برای پسرها). 

مربی داستان رو تعریف می کنه تا اونجا که پیامبر صلی الله می فرمایند: "چه کسی به جنگ با آنها می رود؟" این را رو به بچه ها می گوید تا بچه ها داوطلب شوند. می شه چند تا کودک یا مربی دیگر ماسک زشت بزنند روی صورتشون و بچه های دیگر بهشون حمله کنند. بار اول و دوم بچه ها می رند و از اون آدم زشتا مثلا کتک می خورند و بر میگردند. بار سوم مربی میگه از اونجایی که این آدم بدا خیلی قوی بودند، پیامبر خدا یه فرمانده خوب و قوی رو براشون گذاشت تا پیروز بشند، اون فرمانده خیلی قوی، امام علی علیه السلام بود. بچه ها حالا بیاید این دفعه با فرماندهی امام علی علیه السلام به دشمنا حمله کنیم.  قبل حمله باید نقشه بکشیم چیکار کنیم. بعد دور هم جمع می شند و تصمیم می گیرند از اطراف آدم بدا رو محاصره کنند. (میشه با چراغ روز و شب رو نشون داد)

بعد بچه ها هر کدوم یک چوب دستشون می گیرند به عنوان اسب روش سوار می شند تا برند حمله کنند. در بین راه باید یه سری صندلی یا چیز دیگه باشه بعنوان بلندی استفاده شه که بچه ها از روش رد شوند و یه سری بادکنک که کم باد شده بعنوان سنگ و وقتی بچه ها روش می رند بترکه(صدای جرقه). بعد انقدر بچه ها بدوند و بالا پایین برند که به نفس نفس بیفتند. موقع حمله به آدم بدا هم یه سری برف شدی یا خرده کاغذ یا چیز دیگه رو سر بچه ها ریخته شه به عنوان گرد و خاک. بچه ها به آدم بدا حمله کنند و پیروز بشند. می شه موقع حمله حیدر حیدر هم بکنند. و بعد از پیروزی، شادی کنند.