سلام
این شعرو یکی از مادرهای کریمه2 ایی گفتن. خدا بهشون خیر دنیا و آخرت بده.
البته ادامه هم دارد که بعدا می ذارم.
دویدم و دویدم تا به نجف رسیدم، امام علی رو دیدم
رفتم سلامش کردم جانم رو به نامش کردم
گفتم زعشقت آقا همیشه بی قرارم تو شادی و غمهایم، تو رو به یاد میارم
امام مهربونم! دردو بلات به جونم اجازه می دی بهم تا که پیشت بمونم؟
دلم می خواد تو دنیا کنم تورو زیارت در آخرت هم آقا، کنی زمن شفاعت
جز تو کسی ندارم، مایه ی افتخارم شکر می کنم خدا رو که حب تو رو دارم