لالائی ای گل نورسته ی من
غلام مهدی دل خسته ی من
لالایی کن که بینی خواب مهدی
ببینی روی چون مهتاب مهدی
بخواب ای نازنین خوش ادایم
که شاید بشنود مهدی صدایم
بدوگویم که ما از چاکرانیم
که با ذکر تو لالایی بخوانیم
لالای لای لای عزیز مهربونم
کجائی مهدیت دردت بجونم
همه گویند که مهدی در سفر بی ، الهی که وجودش بی خطر بی
لالایی کودکم ای نازنینم
خدا قسمت کند رویش ببینم
ببینم غنچه ی زیبای نرگس
ببینم زیور دامان نرگس
لالایی کن که او آخر امام است
امامت بعد مهدی جان تمام است
هم هست منجی هم حجت حق
وجودش لنگر چرخ معلق
هم او صاحب زمان طاووس جنت
خدا با او به بنهاده منت
که او والی ولی صاحب ولایت
بدین اوصاف بنا دارد عنایت
لالایی کن گلم گل پونه ی من
غلام مهدی یکدونه ی من
لالایی کن که از او با تو گویم
چو فردا شد رهش را با تو پویم
بگردیم تا بجوییم خانه اش را
به بینیم قامت فرزانه اش را
به بوسیم دست و پای نازنینش
زداییم گرد غم از جبینش
لالایی کن به نام یاد مهدی
مشو غافل دمی از یاد مهدی
بخوان حق را فرج نزدیک سازد
که برنامردان یک یک بتازد
ظهورش را بخواه از حق سبحان
جهان جسم است ما جسمیم او جان
اگر خواهی شوی دائم مؤید
نما خود را به دستورش مقید
لالایی کن که باشی یار مهدی ، بگردی همدم غمخوار مهدی
چو باز ایدکنار یار باشی
چو خواهد خفت تو بیدار باشی
چرا که خواب به چشمانش نرفته
که یاری داده مارا روز و هفته
لالایی کن که گویم کیست مهدی
میان ما ولی تنهاست مهدی
کجا شه با فقیران همنشین است
مرام مهدی اجدادش این است
تو کی دانی صفات مصطفی را
که بشناسی علی شیر خدا را
به هنگام نماز آن شاه عادل
کند انگشتری تقدیم سائل
چو زهرا نیست فردی در سخاوت
که دامانش بود مهد امامت
لالایی کن که چشمت پر ز خواب است
غلامی بهر غیر او سراب است
وگر مولای تو باشد همیشه
به روی تو دری بسته نمی شه
اگر روزی گره بر کارت افتاد
چومهدی هست چنین کاری نشاید
مدام با ذکر مهدی روز و شب کن
مدام یادش نماترک تعب کن
شاعرسید محمد رضامحرمی