ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگی» ثبت شده است



دریافت

کتاب‌هاى آموزش زبان. خب می‌دانید، الان آموزش زبان انگلیسى - بالخصوص زبان انگلیسى، حالا زبان‌هاى دیگر خیلى خیلى کمتر - خیلى رواج پیدا کرده، آموزشگاه‌هاى فراوانى به‌وجود مى‌آورند. خب، مراکز آموزش هست؛ همه‌ى کتاب‌هاى آموزش که خیلى هم با شیوه‌هاى جدید و خوبى این کتاب‌هاى آموزش زبان انگلیسى تدوین شده، منتقل‌کننده‌ى سبک زندگى غربى است، سبک زندگى انگلیسى است. خب این بچّه‌ى ما، این نوجوان ما و جوان ما [که‌] این را می‌خواند، فقط زبان یاد نمی‌گیرد؛ حتّى ممکن است آن زبان یادش برود، امّا آن‌چه بیشتر در او اثر می‌گذارد آن تأثیر و انطباعى [است‌] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگى غربى در وجود او به‌وجود مى‌آید؛ این از بین نمى‌رود؛ این کارها را دارند می‌کنند.
خب در مقابل این‌ها باید چه‌کار کرد؟ در مقابل این‌ها دو چیز لازم است: یکى کار، یکى ابتکار؛ این دو کار و این دو نقطه‌ى مهم را باید در نظر [داشت‌]؛ باید کار کنیم، کار هم باید کار ابتکارى باشد. البتّه در این مورد مسئولیّت صداوسیما خیلى سنگین است، مسئولیّت وزارت ارشاد خیلى سنگین است.»


متأسفانه کار به جایی رسیده است که برخی از به کار نبردن اصطلاحات فرنگی احساس خجالت می کنند و نامها و تعابیر بیگانه در مسائل مختلف و حتی در مسائل مربوط به کودکان و نوجوانان در حال گسترش است.

 

تهاجم فرهنگی یک حقیقتی است که وجود دارد؛ میخواهند برروی ذهن ملّت ما و برروی رفتار ملّت ما - جوان، نوجوان، حتّی کودک - اثرگذاری کنند. این بازیهای اینترنتی از جمله‌ی همین است؛ این اسباب‌بازی‌هایی که وارد کشور میشود از جمله‌ی همین است که من چقدر سر قضیّه‌ی تولید اسباب‌بازی داخلیِ معنی‌دار و جذّاب حرص خوردم با بعضی از مسئولین این کار که این کار را دنبال بکنند؛ البتّه بحمدالله ظاهراً اینجا یک تصمیمی در این زمینه گرفته شد، حالا ان‌شاءالله همان تصمیم را هم دنبال کنید که اجرایی بشود. خب، دوستان ما آمدند در یکی از دستگاه‌های فعّال و مسئول، عروسکهای خوبی درست کردند؛ خوب هم بود؛ اوّل هم حسّاسیّت طرف مقابل را - یعنی مخالفین را، خارجی‌ها را - برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربی و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولی نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچّه‌ی ما اصلاً نمی‌شناسد - ببینید، پیوست فرهنگی که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچّه‌ی ما میشناسد، بتمن را بچّه‌ی ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کرده‌اند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را برای من بخرید؛ عروسک را می‌شناسد؛ این پیوست فرهنگی [است‌]. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید برای اینکه این عروسک معرّفی بشود پیش بچّه‌ها؛ بعد که معرّفی شد، آن‌وقت خودشان میخرند، [ولی‌] وقتی معرّفی نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد. یعنی یک چنین دقّتهایی را بایست کرد. به‌هرحال این تهاجم فرهنگی به این شکل یک واقعیّتی است.
بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۳۹۲/۰۹/۱۹



دریافت

حقیقتاً باید بگویم که اگر مسئولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسئله کودک و نوجوان را آن‌چنان که هست، مورد اهتمام قرار دهند، من خیال می‌کنم خیلی از آنهایی که مسئولند، از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسئله بپردازند. امروز قضیه تربیت کودک و نوجوان، با گذشته‌های دور ـ حتی با گذشته‌های نه چندان دور، مثلاً با بیست سال پیش ـ خیلی تفاوت کرده است.