ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طهارت» ثبت شده است

ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ آﮔﺎه ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻣﺮاﻋﺎت ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺴﺎﺋﻞ را در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮزﻧﺪاﻧﺸﺎن ﺑﮑﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺎﻣﻌﺖ ﭘﺪر و ﻣﺎدر در ﮐﻨﺎر ﮔﻬﻮارة ﻓﺮزﻧﺪ ﯾﺎ ﮐﻮدک ﺧﺮدﺳﺎل و ﯾﺎ ﻓﺮزﻧﺪی ﮐﻪ در ﺧﻮاب اﺳﺖ، ﺑﺴﯿﺎر ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ روﺣﯿﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﻓﺮزﻧﺪان از ﻫﻤﺎن دوران اﺑﺘﺪاﺋﯽ ﺧﺮاب ﻣﯽ ﺷﻮد. ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻓﺮزﻧﺪ در دوران ﮐﻮدﮐﯽ ﺣﺘﯽ در ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺧﻮاب اﺳﺖ روﺣﯿﻪ و ﺣﺎﻟﯽ را از ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﮕﯿﺮد ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﻧﺸﻮد ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻌﻠﻤﯽ در دﺑﺴﺘﺎن و دﺑﯿﺮﺳﺘﺎن و ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﺮی در ﻣﺴﺠﺪ و ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ آن را ﺗﻄﻬﯿﺮ ﮐﺮد. اﯾﻨﺠﺎ دﯾﮕﺮ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ آن ﺑﺮ ﮔﺮدن ﭘﺪر و ﻣﺎدر اﺳﺖ.  ﻣﺎدری ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﺮاح ﺑﺮدن ﻓﺮزﻧﺪﮐﻮدک ﺧﻮدرا دارد ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﺪﮐﻮدک رو ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ و ﯾﺎ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪﮐﻪ اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ دﻗﺘﯽ ﻧﮑﻨﺪ  ﻓﻌﻞ ﺣﺮاﻣﯽ را ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪه و اﯾﻦ ﻓﻌﻞ ﺑﺮ ﮐﻮدک ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ در رواﯾﺎت آﻣﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮﮐﻮدﮐﯽ ﺑﺮای ادرار ﮐﺮدن، ﺧﻮد ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﺸﺴﺖ، ﮐﺎری ﺑﻪ او ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﭼﻮن او ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ، اﻣﺎ اﮔﺮ ﺻﻼح دﯾﺪﯾﺪ راﻫﻨﻤﺎﺋﯿﺶ ﮐﻨﯿﺪ. ﻫﻤﮥ اﯾﻨﻬﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﮔﺮدد ﮐﻪ ﻧﻔﺲ ﮐﻮدک ﻣﻌﺘﺪل ﺷﻮد و آﻫﺴﺘﻪ آﻫﺴﺘﻪ ﺟﺎن او ﺑﻪ ﻃﺮف ﻃﻬﺎرت روﺣﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﺮود.   

برگرفته از کتاب شرح مراتب طهارت

شیخ مرتضى انصارى بزرگ پرچم دار جهان تشیع و سرآمد فقها مجتهدین امامیه است. او بعد از آن که مدتى در شهر کربلا، در حضور استاد بزرگوارش مرحوم شریف العلماء و سایر اساتید حوزه نجف تحصیل کرد به زادگاهش شوشتر مراجعت نمود. شیخ مدتى تحصیلات خود را در همان جا ادامه داده، دوباره خواست تا براى تکمیل مراتب علمى به عتبات عالیات برگردد. اما مادرش به رجوع دوباره وى راضى نبود. اصرار شیخ انصارى و دیگر افراد براى جلب رضایت مادر بى نتیجه بود تا این که شیخ به مادرش عرضه داشت: آیا اجازه مى دهى تا استخاره کنم و جواب هر چه بود در مقابل آن هر دو تسلیم باشیم؟ مادرش پذیرفت. در جواب استخاره شیخ این آیه آمد: «و لا تخافى و لا تحزنى انا رادوه الیک و جاعلوه من المرسلین؛ هرگز مترس، محزون نباش، که ما او را به تو باز مى گردانیم و از رسالت مدارن خود قرار مى دهیم.» وقتى این آیه را به مادرش تفسیر کرد، او خیلى خوش حال شد و به شیخ مرتضى اجازه مسافرت داد. شیخ انصارى در این مسافرت سرنوشت ساز خود به برکت دعاى مادر، توفیق الهى و تلاش و استقامت خویش به بالاترین درجه اجتهاد و مرجعیت نائل شد و پرچم اسلام بر دوش وى قرار گرفته و بزرگ ترین رهبر مذهبى در عصر خود گردید.

هنگامى که به مادر شیخ انصارى گفته شد: آیا از این همه ترقى و عظمت فرزند خویش بر خود نمى بالد و افتخار نمى کند؟! در جواب گفت: رسیدن فرزندم به شکوه و عظمت، براى من تعجب آور نیست چون هر وقت که مى خواستم به او شیر دهم وضو مى گرفتم و با طهارت و پاکیزگى به او شیر مى دادم . بلى، شیر پاک، فکر پاک و شیر ناپاک اندیشه ناپاک تولید مى کند.
آنگاه که مادر شیخ انصارى از دنیا رفت او در فراغ مادرش به شدت مى گریست و در کنار پیکر بى جان مادرش زانوى غم زده و اشک ماتم مى ریخت. یکى از شاگردان نزدیکش او را تسلیت گفته و به عنوان دل جویى اظهار داشت؛ جناب استاد! براى شما با این مقام علمى، شایسته نیست که برای درگذشت پیرزنى که عمرش را به پایان رسانده این طور اشک بریزید و بى تابى کنید. آن بزرگ مرد تاریخ سر برداشته و گفت: گویا شما هنوز به مقام ارجمند مادر واقف نیستید، تربیت صحیح و زحمات فراوان این مادر مرا به این مقام رسانید و پرورش اولیه او، زمینه ترقى و پیشرفت را در من ایجاد کرد. در حقیقت این همه توفیقات من مرهون زحمات و تلاش هاى مشفقانه و مخلصانه این مادر است .