ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاب بازی» ثبت شده است

تاب تاب تاب بازی

تاب تاب تاب بازی، ای بهترین همبازی، برات دارم یه رازی

مراقب خودت باش، اینقدر سریع می تازی، اگه سریع تر بری، می ترسم که ببازی

آخه تو زندگیت رو، با دست خود می سازی، تو وقتی که گیر داری، یا تو وقت بی نیازی

یه خورده هم بکن تو، باهاش راز و نیازی، اونوقت دیگه نداری، احتیاجی به قاضی

می دونم بعضی وقتا، خدا رو جا میندازی، خدا رو جا بندازی، به خوبیات بنازی

اونوقت خدا نمیشه، از اخلاق تو راضی، تاب تاب تاب بازی


تاب تاب همبازی، خدا جونم چه نازی

دلم می خواد تو بازی، به من نگاه بندازی

بهم بگی خدایا، یواشکی یه رازی


تاب تاب عباسی، خدا من رو نیازی

می خام پناهم باشی، تا آخر این بازی