ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کودک» ثبت شده است

لی لی حوضک0

دست کودک را بگیرید با انگشت دست دیگر کف دست کودک را قلقلک دهید و بگویید: «لی لی لی لی حوضک»

انگشت کوچک کودک را در کف دست یخوابانید: «گنجشکه اومد آب بخوره، افتاد تو حوضک»

انگشت دوم را در کف دست یخوابانید: «این دوید و درش کرد»

انگشت سوم را در کف دست یخوابانید: «این ماچی بر سرش کرد»

انگشت چهارم را در کف دست یخوابانید: «این نازی بر پرش کرد»

انگشت پنجم را نشان دهید و بگوید: «این کله گنده آمد گفتش بده ببینم، 

همین که داد ببینه، گنجشک پرید رو چینه».


 لی لی حوضک1

اومدم آب بخورم یادم اومد تو کربلا، بچه ها تشنه اند

عمو عباس رفت آب بیاره واسه بچه ها

امام حسین رفت تا که بجنگه با دشمنا

عمه زینب هم مراقبه تو خیمه ها

سلام بر حسین، وقت آب خوردن، شد  شعار ما (ساجده طالبی)


لی لی حوضک2

«لی لی  لی لی حوضک»، «گنجشکه اومد آب بخوره»، «یادش اومد روزه اس»

اولی گفت: افطاری بیاین خونه ی ما.

دومی گفت: قدم روی چشمای ما.

سومی گفت: ثواب داره، آره بچه ها.

چهارمی گفت: پس سحری تونم با ما.

پنجمی گفت: به خاطر همه خوبیا، همه نعمتا، با هم بگیم: شکر خدا.


برای دیدن بقیه بازی ها به ادامه مطلب برید.

·         · روزی پیامبر (ص) با گروهی نماز می گزارد. حسین (ع)، کودک خردسالی بود و در آن جا حضور داشت. هنگامی که پیامبر به سجده م یرفت، حسین می آمد و بر پشتش سوار می شد و پاهای خود را تکان م یداد و می گفت : "حل حل "، هنگامی که پیامبرمی خواست از سجده برخیزد، او را می گرفت و در کنار خود می نهاد. باز هم وقتی به سجده می رفت، کودک بر پشتش سوار می شد و می گفت:"حل حل". این کار ادامه یافت تا نماز به پایان رسید. یکی از یهودیان گفت: شما با کودکان رفتاری میکنید که ما نمی کنیم. پیامبر (ص) فرمود:شما هم اگر به خدا و پیامبرش ایمان داشتید، به کودکان رحم می کردید.

 

· پیامبر (ص) در حال سجده بود و امام حسن (ع) بر گردنش سوار شده بود. سجده پیامبر خدا طولانی شد. پس از نماز، اصحاب گفتند: فکر کردیم حادثه ای اتفاق افتاده یا وحی نازل شده است، فرمود: هیچکدام اینها نبود.

بلکه فرزندم بر من سوار شده بود و من خوش نداشتم که در کار او تعجیل کنم تا این که کارش را تمام کند.

 

· جابر بن عبدالله انصاری می گوید:

پیامبر خدا بر چهار دست و چا راه می رفت و حسنین سوارشان بودند و می فرمود:

نعم الجملان جملکما و نعم الجملان انتما

مرکب شما مرکب خوبی است و شما بر دوش این مرکب، بار خوبی هستید.

این رفتار پیامبر سبب می شد که برخی از پیرمردهای دیگر نیز می آمدند و همبازی این بچه ها می شدند.

 

· فرار کردن امام حسین علیه السلام از پیامبر صلی الله برای بازی کردن با ایشان که وقتی پیامبر صلی الله ایشان را گرفت، بوسید و فرمود:

حسین از من و من از حسینم، هر کس او را دوست دارد، خدا را دوست داشته است. حسین نواده ای از نوادگان پیامبران است.

 

· حضرت زهرا سلام الله علیها، امام حسن علیه السلام را در کودکی تکان می دادند و این شعر را میخواندند:

اَشْبِه اَباکَ یا حَسَنْ

وَاخْلَعْ عَنِ الْحَقّ اَلرَسن

و َ اعْبُدْ اِلهَاً ذا مَنَنْ و

وَ لا توال ذا الْاحَنْ

معنی: ای حسن، شبیه پدرت باش و در مقابل حق تسلیم باش و خدایی که صاحب منتها و

نعمت ها است، پرستش کن و با کینه توزان دوستی مکن!

 

· مسابقه خط خوش که خضرت زهرا سلام الله علیها تسبیح خود را پاره می کنند.(چون داستان معروفی است خلاصه نوشتم)

 

· در روایت است که رسول خدا (ص) به حسنین (ع) فرمود: اکنون برخیزید و کشتی بگیرید.

بچه ها به مسابقه کشتی پرداختند، مادر از خانه بیرون رفته بود. وقتی به خانه برگشت، دید رسول خدا (ص) می فرماید: حسن حمله کن و حسین را بر زمین بیفکن.

عرض کرد: پدر، چرا بزرگتر را بر کوچکتر تشجیع می کنی؟

فرمود: دخترم آیا راضی نیستی که حسن را تشجیع کنم؟ اینک جبرئیل هم ایستاده و حسین را تشجیع می کند.

 

· روزی رسول گرامی (ص) جهت اقامه نماز عازم مسجد شدند. در سر راه مسجد کودکان مهاجر و انصار مشغول بازی بودند. آنان با مشاهده پیامبر (ص) دست از بازی کشیدند و دوان دوان به سویش روی آوردند. هر یک از کودکان از دوش آن حضرت بالا می رفتند و در همان شتر من باش). کودکان می دانستند که نوه های رسول خدا (ص)، « کن جملی » : حال می گفتند حسن و حسین (ع) نیز همیشه این بازی را با آن حضرت داشتند. رسول اکرم (ص) در کمال خوش رویی و تواضع به خواسته آنان تن داده، با مهر و محبت و رأفت پدرانه، خواه ش آن ها را بر آورده ساخت. از طرفی، یاران پیامبر (ص) در مسجد انتظار می کشیدند تا نماز عصر را به امامت ایشان برگزار کنند. بلال حبشی یار با وفای رسول خدا (ص) به خاطر تأخیر ایشان رو به خانه پیامبر (ص) آورد و همین که در سر راه، پیامبر (ص) را با این وضع با کودکان مشاهده کرد، خواست تا از این کار ممانعت به عمل آورد و رسول گرامی (ص) را از دست کودکان برهاند، اما پیامبر (ص) او را از این کار بازداشت و در همان حال فرمودند : "برای من تنگ شدن وقت نماز از دلتنگی کودکان یارانم، خوشایندتر است". رسول اکرم (ص) از بلال خواستند که به خانه ایشان برود و چیزی بیاورد که به وسیله آن، بچه ها را راضی کند تا از آن حضرت دست بردارند . بلا ل پس از جستجوی زیاد در خانه رسول اکرم (ص)، تعداد هشت عدد گردو پیدا کرد و به خدمت رسول (ص) آورد. پیامبر(ص) در حالی که با لبخند، حالت نورانی خاصی به چهره مبارکشان بخشیده بودند، خطاب به کودکان فرمودند: "آیا شترتان را به این گردوها می فروشید؟ " کودکان هلهله شا دی به راه انداختند و گردوها را گرفته، دست از رسول گرامی (ص) بر داشتند.

 

· بازی با بچه آهو: اعرابى بحضور پیغمبر اعظم اسلام صلى اللَّه علیه و آله و سلم یک بچه آهو بعنوان هدیه براى دو فرزند ایشان، حسنین علیهما‌السلام آورد. امام حسن که در حضور رسول خدا بود خواهان آن بچه آهو شد و پیغمبر اکرم آن را به وى عطا کرد. ساعتى بیش نگذشته بود که امام حسین هم آمد و دید امام حسن با آن بچه آهو بازى میکند. امام حسین به وى گفت: این بچه آهو را از کجا آورده‏اى!؟ گفت: جدم بمن عطا کرده است. امام حسین بسرعت بحضور پیامبر اکرم مشرف شد و گفت: به برادرم بچه آهو عطا کردى که مشغول بازى است، ولى بمن نظیر آن عطا نمیکنى!؟ این سخن را همچنان تکرار میکرد، رسول خدا ساکت بود، ولى در عین حال امام حسین را دلدارى میداد و او را با سخن سرگرم مى‏نمود، تا کار بجائى رسید که نزدیک شد امام حسین علیه السّلام گریان شود!!

 

 در همین حال بودند که ناگاه درب مسجد سر و صدائى بلندشد! یک آهو با بچه خود و یک گرگ به دنبالشان آمده بودند. آن آهو با زبان فصیح گفت: یا رسول اللَّه! من دو بچه داشتم که یکى از آنها را شکارچى شکار کرد و بحضور شما آورد. این یکى از برایم باقى ماند و من به وى دل خوش کرده بودم در همین ساعت مشغول شیر دادن وى بودم که شنیدم گوینده‏اى میگفت: اى آهو! بچه خود را بسرعت نزد حضرت محمّد برسان، زیرا حسین در حضور جدش ایستاده و نزدیک است که گریان شود و ملائکه عموماً سر از صومعه عبادت برداشته‏اند. اگر حسین گریان شود ملائکه مقرب خدا براى گریه او گریان خواهند شد. نیز شنیدم گوینده‏اى میگفت: اى آهو! قبل از اینکه اشک حسین جارى شود خود را به وى برسان! و الا این گرگ را بر تو مسلط میکنم تا تو را با بچه‏ات بخورد. یا رسول اللَّه! من با اینکه زمین برایم در هم پیچیده شده مسافت دورى را طى کرده‏ام و با بچه‏ام بحضور تو مشرف شده‏ام. من پروردگار خود را ستایش میکنم قبل از اینکه اشک حسین بصورتش بچکد خود را بشما رساندم...

 

  بازی های زمان کودکی امام صادق علیه السلام:

 

  امام صادق علیه السلام در کودکی شمشیر بازی می کرد.

ام فروه، مادر ایشان، در موقع بازی وی را تشویق می کرد و با این شعر احساسات خود را آشکار میکرد:

اِنشروا حَبا حَبا، قدطال نَما، وَجهُه بدرُ السماء.

مژده باد که کودکم راه افتاده، در حال رشد و نمو است و صورتش ماه شب چهارده.

 

· حضرت امام صادق (ع) می نشست و استاد می شد و کودکان دیگر شاگرد او می شدند و امام جعفر صادق (ع) می گفت: این چه میوه ایست که بر درخت می روید یا بر زمین می روید و رنگ آن در مثل قرمز است و طعم شیرین یا ترش دارد و موقع بدست آمدن میوه هم این فصل (یا فصل دیگر) می باشد.

کودکان که شاگرد حضرت امام صادق (ع) بودند، وادار به تفکر می شدند.

 اگر در بین آنها کسی بود که می توانست اسم آن میوه را ببرد، از مرتبه شاگردی به درجه استادی می رسید.

 

· یک استاد و چند شاگرد انتخاب می شدند و استاد، کلمه ای را بر زبان م یآورد و در مثل می گفت: "الشراعیه" به معنای ماده شتری که گردن دراز دارد. شاگرد هم کلمه "الشراعیه" را بر زبان میآورد و از آن به بعد شاگرد بایستی بدون انقطاع کلمه، الشراعیه را تکرار نماید و استاد برای این که او را به اشتباه بیندازد، پیاپی کلماتی بر وزن الشراعیه را بر زبان می آورد، بدون این که آن کلمه باشد و در مثل می گفت: الدراعیه، الذراعیه، الصفاعیه، الکفائیه و غیره.

 

  امام موسی بن جعفر علیه السلام می گوید: روزی از مکتبخانه برگشتم و لوحم را در دست داشتم، پدر مرا پیش خود نشاند و فرمود:

از زشتی دور شو و اراده آن نکن

سپس از من خواست که این نیم بیت را با نیم بیت دیگر کامل کنم، گفتم:

بر نیکی کسی که درباره اش نیکی کرده ای، بیفزای.

سپس فرمود:

به زودی از دشمن خود، هرگونه نیرنگی می بینی.

گفتم:

با دشمن نیرنگ نکن.

 

tablet for kids مضرات  تبلت خریدن برای بچه زیر 6 سال

استفاده از این نوع وسایل به شکل راه رفتن روی لبه تیغ است در عین اینکه کودک را نباید آزاد گذاشت نباید زیاد هم محدودش کرد این است که باید تعادلی وجود داشته باشد تا کودک رشد و تکامل طبیعی خود را در طول کودکی ونوجوانی طی کند.

یک روانشناس با اشاره به اینکه فیلم‌ها و بازی‌های خشن کودکان را مستعد بزهکاری در بزرگسالی می‌کند گفت: والدین باید تا جایی که ممکن ‌است از خریدن تبلت به ‌عنوان اسبا‌ب‌بازی در سنین دبستان خودداری کنند زیرا تبلت و سایر وسایل دیجیتالی محاسن و معایبی دارد که معایب آن در‌ این سنین بیشتر است.


اسلام و بازی کودکان

 

اسلام و بازی کودکان

تالیف: آیت الله احمد بهشتی

بازبینی و ویراست: سعید بهشتی

شمارگان: 3000 نسخه

قیمت: 69000 ریال

انتشارات: چاپ و نشر بین الملل

خطرات پنهان امواج نامرئی برای کودکان

تلفن همراه امروز حتی در دورترین نقاط دنیا هم به وسیله امواج به خدمت انسان درآمده است و شاهد هستیم که در روستاهای دورافتاده هم این وسیله به راحتی در دسترس انسان قرار گرفته است، اما هنوز فرهنگ استفاده از این وسیله فقط در مواقع لزوم جا نیفتاده است. 

به گزارش ایران، اغلب پزشکان بر این باورند که استفاده بیش از اندازه تلفن همراه پیامدهای فیزیکی جبران‌ناپذیری دربردارد که بهتر است از این وسیله در طول شبانه روز کمتر استفاده شود. 
باید توجه داشت استفاده بیش از اندازه تلفن همراه خطرات بیشتری بر روی کودک و نوجوان در حال رشد دارد. 

کتاب تربیت دینی کودک و نوجوان؛ نکته ها و روش ها

کتاب کار برای والدین و مربیان


اگر رشد و سلامت ابعاد مختلف ساختار وجودی انسان و تقویت او در جنبه های مثبت را تربیت دینی بنامیم، لذا از بازی و شعر و خلاقیت و تفکر کودک تا بلوغ و همراهی و بالندگی نوجوان و جوان را در بر می گیرد. در این خصوص با نقطه نظرات کارشناسان ممتاز نیز همراه می شویم تا بیشتر بدانیم و بهتر به کار بندیم.

 

مباحث فصلهای کتاب

تعاریف و اصول

اهمیت ارتباط با قرآن

مطلوب ها و آسیب ها در رفتار مربیان

روش ها و نکته ها در همراهی با کودک

روش ها و نکته ها در همراهی با نوجوان

نکته هایی از اساتید


یکی از مسائلی که امروزه باید به آن توجه ویژه کرد، کلاس های قرآنی است که برای کودکان زیر هفت سال برگزار می شود. درباره ی این کلاس ها توجه به چند نکته ضروری است:

اول: این کلاس ها اگر محدود کننده ی آزادی کودک در کلاس یا در خانه باشد، معلوم نیست نتیجه اش انس کودک با قرآن باسد. مربیان این کلاس ها باید توجه داشته باشند که بسیاری از کودکان قبل از هفت سالگی آماده ی نشستن، محدود شدن و فرا گرفتن درس نیستند؛ از همین رو در کلاس هایی که برای این سنین برگزار می شود، بازی و جَست و خیز باید محور اصلی بوده و آموزش در متن بازی انجام بگیرد.

دوم: مادران هم باید توجه داشته باشند که تمرین های داخل خانه، محدود کننده ی کودکان نباشد. متاسفانه برخی از مادران در این کلاس ها اسیر چشم و هم چشمی شده و برای این که فرزند آ«ها از دیگران عقب نیفتد، در خانه به آنها فشار می آورند. گاهی این تمرین های خانگی به دعوا و مشاجره ی میان مادران و فرزندانشان می انجامد. آن فشارها و این دعواها زمینه ساز فاصله گرفتن کودکان از قرآن خواهد شد.

سوم: اولین زمانی که احساس کردید کودک حوصله ی حضور در چنین کلاس هایی را ندارد، او را به این کلاس ها نبرید. برخی از والدین پس از موافقت با ادامه نیافتن کلاس با برخوردهای نامهربان به کودک خود فشار می آورند. این برخوردها هم اثر بدی بر رابطه ی کودک و قرآن می گذارد.


برگرفته از کتاب منِ دیگر ما، محسن عباسی ولدی

بسیاری از والدین به ویژه مادرها در مساله خوردن از کودکانشان گلایه دارند. معمولاً کودکان به سود و زیان خوراکی ها توجه نمی کنند. برای کودکان خوشمزگی، حرف اول و آخر را میزند. از مزه ی هر خوراکی که خششان بیاید، دوست دارند آن را بخورند. امروز کودکان ما تمایل شدیدی به خوردن پفک، چیپس و بسیاری از خوراکی های مضر دارند. این جا است که یک پرسش جدی پیش می آید و آن این که آیا کودکان باید در خوردن هم آزاد باشند و هر چیزی را که دلشان خواست بخورند؟

در پاسخ به این پرسش هم نکاتی را باید در نظر گرفت:

کبوتر

در کافی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود:  در خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یک جفت کبوتر قرمز رنگ بود وایشان از آنها نگهداری می کردند».

از امام صادق (علیه السلام) در کتاب مکارم الاخلاق آمده است که : در خانه همه انبیا کبوتر نگهداری می شده است؛ زیرا سفیهان جن ، همواره با کودک خانه بازی می کنند و آنها را به خود سرگرم می کنند واگر کبوتر درآن خانه باشد، این جنیّان با کبوتران مشغول می شوند ودیگران را رها می کنند. شاید بشود اینگونه گفت که اگر این کبوتران قرمز رنگ باشند، به دلیل جاذبیت ومحرک بودن این رنگ ، مؤثرتر واقع شوند وجلب توجه بیشتری کنند.

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: کبوتر راعبی را در خانه‌هایتان نگهداری کنید که او قاتلین حسین بن علی بن ابی طالب را لعنت می‌کند و خدا قاتلین او را لعنت کند.(بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۰۵)

مرحوم ملامحسن فیض کاشانی در توضیح کبوتر راعبی چنین گفته است: کبوتر راعبی گویا کبوتری است که در پاهای او پَر(در اصطلاح، پا پَر) است.(الوافی، ج۲۰، ص۸۵۶)

امام کاظم صلوات الله وسلامه علیه فرمود : خانه را از سه چیز خالی نگذارید که وجود آنها موجب آبادانی خانه است : گربه و کبوتر و خروس واگر با خروس انیسه (مرغ) باشد مانعی نداردجز آنکه فضله اش مکروه است.

محمد بن کرامه گفت: در منزل امام کاظم(ع) یک جفت کبوتر دیدم ،کبوتر سبز رنگ ومتمایل به مشکی بود ولی ماده رنگ سیاه داشت و حضرت را دیدم که نان را از سفره بر میداشت و برای آنها خورد میکرد و می ریخت و میفرمود : اینها در شب حرکت می کنند و با من انس میگیرند و هیچ جنبندهای نیست از ارواح که در شب در خانه بحرکت آید جز آنکه خدا به وسیله این کبوتران آنرا دفع فرمایید.

به روایت ابوبکر حضرمّی ، امام صادق صلوات الله و سلامه علیه فرمود: هر که خواهد پرنده ای در خانه نگهدارد کبوتر سفید بگیرد که آن بیشتر ذکر و تسبیح خدا می کند و ما اهل بیت (ع) را دوست میدارد.

.بروایت ابوبصیر(ره) امام صادق (ع) فرزندش اسماعیل را از نگهداشتن فاخته منع کرد و فرمود : اگر ناگذیر از نگهداری پرنده ای باشی کبوتر سفید بگیر زیرا آن بسیار یاد خدای تعالی می کند.

عثمان اصفهانی گفت:اسمعیل بن امام صادق(ع)از من پرنده ای از پرندگان عراق خواست من کبوتر سفید را به او هدیه کردم امام صادق(ع) چون آنرا دید فرمود : همانا کبوتر سفید گوید :برکت باد شما را! برکت باد شم را! آنرا نگاه دارید.

سلام دوستان

برای آموزش زبان دوم به کودکان بهتر است از سنین زیر 7 سال شروع کنیم

برای آموزش عربی هرچی گشتم سایتی بهتر از این پیدا نکردم اگر دوستان عرب زبان برای پیدا کردن سایتهای مناسب آموزش عربی با ما همکاری کنند ممنون میشم

سایت آموزش مکالمه عربی برای همه