ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

رب هب لی من لدنک ذریة طیبه

ذریه طیّبه

من حجاب را دوست دارم.

۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کودک» ثبت شده است

ُسلام

پوشه ضمیمه شده مجموعه ایست از کاردستی، بازی، رنگ آمیزی و... از سایت های مختلف مانند برنامه مهد حضرت رقیه سلام الله علیها، بنیاد سفینه، سرباز کوچک، بوستان نور، خاله لیلا و...

دریافت

کودک و نوجوان و عاشورا

یکی از جلوه های باشکوه حرکت کاروان امام حسین علیه السلام ، حضور کودکان همراه امام حسین علیه السلام و خاندان مکرم ایشان است. این حضور شورانگیز به شکوه حرکت امام حسین علیه السلام رنگ و بوی خاصی بخشید. برخی از این جلوه ها عبارتند از:

علی اصغر علیه السلام

یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام نوزاد شیرخواری بود که از تشنگی در روز عاشورا بی تاب شده بود. امام، خطاب به دشمن فرمود: «از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نمانده است. نمی بینید که چگونه از تشنگی بی تاب است؟» در «نفس المهموم» آمده است که فرمود: «اِنْ لَمْ تَرْحَمُوُنی فَاْرحَمُوا هَذَا الطِّفْل» و در حال گفت وگو بود که تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید. امام حسین علیه السلام خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.

رقیه

دختر سه یا چهار ساله ابا عبداللّه الحسین علیه السلام است که در سفر کربلا، همراه اسیران اهل بیت بود و در شام، شبی، پدر را به خواب دید و پس از بیدار شدن بسیار گریست و بی تابی کرد. خبر به یزید رسید. به دستور او، سر مهطر امام علیه السلام را نزد او بردند. رقیه از این منظره، بیشتر ناراحت و رنجور شد و همان روزها در خرابه شام (که محل اقامت موقت اهل بیت علیهم السلام بود) جان داد.

امام محمدباقر علیه السلام

تنها فرزند امام سجاد علیه السلام بود. مادر بزرگوارش، فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام معروف به ام عبدالله است. در کربلا، سه سال و نیم بیشتر نداشت و حوداث خونین عاشورا و دوران اسارت را در حافظه خویش ثبت کرد.

قاسم بن الحسن

نوجوانی نابالغ بود که روز عاشورا در کربلا حضور داشت. وی فرزند امام حسن علیه السلام بود و برخی مادرش را رمله و برخی نفیله می دانند. وی با اصرار زیاد، عمویش حسین علیه السلام را راضی کرد تا به میدان برود.

حمید بن مسلم می گوید:

«در این گیر و دار بودیم که دیدم پسرکی به سوی ما می آید که چهره اش همانند پاره ماه بود. در دستش، شمشیری و در تنش، پیراهنی و اِزاری و نعلینی پوشیده بود که بند یکی از آن دو پاره بود و فراموش نمی کنم که آن بند کفش پای چپش بود. عمرو بن سعید بن نفیل ازدی از وی چون او را دید، گفت: «به خدا سوگند! اکنون بر او حمله می برم.» به او گفتم: «سبحان الله! تو از این کار چه هدفی داری؟ همان کسانی که دور او را گرفته اند و حتی یک نفر از ایشان را باقی نمی گذارند، او را کفایت می کنند.» گفت: «به خدا سوگند! من بر او حمله خواهم کرد». سپس بر او حمله کرد و پیش از آنکه این نوجوان روی برگرداند، با شمشیر چنان بر سرش کوبید که فرقش شکافته شد. پسرک با صورت به زمین افتاد و فریاد زد: «ای عمو جان!» و با این کلمه از حسین علیه السلام یاری خواست.

در زیارت ناحیه مقدسه درباره وی چنین آمده است:

«سلام بر قاسم، پسر امام حسن علیه السلام ، آن نوجوانی که دشمن فرقش را شکافت و لباس جنگی اش را ربود. آن گاه که عمویش، حسین علیه السلام را به کمک طلبید، مانند بازِ تیزپروازی بر بالین او حاضر شد. در این هنگام، امام فرمود: «از رحمت خدا دور باشند قومی که تو را کشتند. آنان که جد و پدر بزرگوار تو در روز قیامت، دشمنشان است».

سپس حسین علیه السلام پیکر او را از زمین برداشت و به سینه چسبانید و به جانب خیمه ها برد، درحالی که پاهای آن نوجوان، به زمین کشیده می شد و در کنار فرزند جوانش علی اکبر و دیگر شهیدان خاندان خویش بر زمین نهاد.

عبد اللّه بن حسن بن علی علیه السلام

وی نوجوان ۱۱ ساله و فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام بود که روز عاشورا وقتی دید سید الشهداء علیه السلام بر زمین افتاده است، برای دفاع از عموی مظلومش به سوی میدان شتافت و جنگید و عده ای را کشت و با تیغ بحر بن کعب به شهادت رسید. برخی هم نقل کرده اند، حرمله با شمشیر، دست او را که در آغوش عمویش حسین علیه السلام قرار گرفته بود، برید و همان جا شهیدش کرد.



سلام

در این سایت می تونید کتابهای کودک خوبی رو بصورت آنلاین بخونید:

کتابخانه کودک

یه دل دارم حیدریه

عاشقه مولا علیه 

من این دل ونداشتم

از تو بهشت برداشتم

خدا بهم عیدی داد  

عشق مولا علی داد  

علی وجود و هستیه  

دشمن ظلمو پستیه   

علی ندای بینواس

علی تجلی خداس 

علی قرآن ناطقه  

جد امام صادقه

علی که شمشیر خداس

دست علی همراه ماس

رو دلامون نوشته    

مولا علیو عشقه

هرکی که داره حبش

مسافر بهشت


شعر2:

یه دل دارم حیدریه

عاشقه مولا علیه

من این دل و نداشتم

از تو بهشت برداشتم

خدا بهم هدیه داد

عشق مولا علی داد

این عشق توی قلبمه

هر جا میرم با منه

با عشق و با شهامت

دم بگیر از ولایت

بگیم با هم یا علی

نشیم جدا از علی




نوزاد ناز


وقت نماز امام علی ع                          داخل مسجد که رسید

دوستان خود را آن جا دید،ولی               یک آقا را آن جا ندید

به آن ها گفت:«دوستان خوب                آن یکی دوستمان کجاست؟

توخانه است؟ رفته سفر؟                      یا این که این نزدیکی هاست؟»

با خنده گفتند همگی:                          صاحب یک پسر شده

شکر خدا دوست شما                          چند ساعت پدر شده

امام علی ع با شادی گفت:                  «پس ما هم آن جا برویم

نمازمان تمام که شد                           دیدن آن ها برویم

وقتی امام بچه رادید                           خندید و گفت:« با نمک است

هدیه ی زیبای خداست                        پا قدمش مبارک است»

گل پسرچشم عسلی                         صورت ناز مخملی

تو چشم هایش افتاده بود                    عکس روی امام علی ع


سلام 

به نظرم این ذکرها، ذکرهای خوبی اند که بچه ها در موقعیت های مختلف با آن آشنا شوند.

شک نکنید، همراه و همبازی شدن با ‫فرزندان‬ ، از مهمترین حلقه‌های مفقوده ‫‏تربیت‬ در خانواده‌های امروز است.
وقتی در جلسات مشاوره‌ یا مهمانیها و...، پدر و مادرها از ‫اعتیاد‬ فرزندانشون به بازی های رایانه‌ای شکایت می‌کنند، اول سوال می‌کنم برای فرزندان دلبندتون چقدر وقت گذاشتید؟ چقدر همبازی شدید و چقدر رفیق شدید؟!

ما پیرو پیامبری هستیم که در کوچه با کودکان همبازی می شد و برایشان شتر میشد تا شترسواری کنند. ‫‏مسلمانِ‬ پیامبری هستیم که در خانه برای امام‫‏حسن‬ و امام ‫‏حسین‬ علیهم السلام مرکب و اسب می‌شد.

ما عاشق پیامبری هستیم که با نوه های عزیزش همبازی می‌شد، برایشان زبان در می‌آورد و آنها را می‌خنداند و وقتی یکی از یارانش با تعجب‌گفت: فرزندم ریش در آورده و برای خودش مردی شده اما تا حالا او را حتی نبوسیده‌ام، به او فرمود: کسی که رحم و عطوفت نداشته باشد، مورد ‫‏مهر‬ و ‫‏عطوفت‬ قرار نخواهد گرفت!

همبازی شدن با کودکان

سوال مهم اینکه، آیا اگر ما هم بجای این مرد بودیم آنقدر به این مسائل کم توجه بودیم که با دیدن چنین رفتارهایی از یک پیامبر، تعجب میکردیم؟ احساس شما چیست؟

ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ آﮔﺎه ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻣﺮاﻋﺎت ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺴﺎﺋﻞ را در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮزﻧﺪاﻧﺸﺎن ﺑﮑﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺎﻣﻌﺖ ﭘﺪر و ﻣﺎدر در ﮐﻨﺎر ﮔﻬﻮارة ﻓﺮزﻧﺪ ﯾﺎ ﮐﻮدک ﺧﺮدﺳﺎل و ﯾﺎ ﻓﺮزﻧﺪی ﮐﻪ در ﺧﻮاب اﺳﺖ، ﺑﺴﯿﺎر ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ روﺣﯿﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﻓﺮزﻧﺪان از ﻫﻤﺎن دوران اﺑﺘﺪاﺋﯽ ﺧﺮاب ﻣﯽ ﺷﻮد. ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻓﺮزﻧﺪ در دوران ﮐﻮدﮐﯽ ﺣﺘﯽ در ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺧﻮاب اﺳﺖ روﺣﯿﻪ و ﺣﺎﻟﯽ را از ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﮕﯿﺮد ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﻧﺸﻮد ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻌﻠﻤﯽ در دﺑﺴﺘﺎن و دﺑﯿﺮﺳﺘﺎن و ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﺮی در ﻣﺴﺠﺪ و ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ آن را ﺗﻄﻬﯿﺮ ﮐﺮد. اﯾﻨﺠﺎ دﯾﮕﺮ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ آن ﺑﺮ ﮔﺮدن ﭘﺪر و ﻣﺎدر اﺳﺖ.  ﻣﺎدری ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﺮاح ﺑﺮدن ﻓﺮزﻧﺪﮐﻮدک ﺧﻮدرا دارد ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﺪﮐﻮدک رو ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ و ﯾﺎ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪﮐﻪ اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ دﻗﺘﯽ ﻧﮑﻨﺪ  ﻓﻌﻞ ﺣﺮاﻣﯽ را ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪه و اﯾﻦ ﻓﻌﻞ ﺑﺮ ﮐﻮدک ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ در رواﯾﺎت آﻣﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮﮐﻮدﮐﯽ ﺑﺮای ادرار ﮐﺮدن، ﺧﻮد ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﺸﺴﺖ، ﮐﺎری ﺑﻪ او ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﭼﻮن او ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ، اﻣﺎ اﮔﺮ ﺻﻼح دﯾﺪﯾﺪ راﻫﻨﻤﺎﺋﯿﺶ ﮐﻨﯿﺪ. ﻫﻤﮥ اﯾﻨﻬﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﮔﺮدد ﮐﻪ ﻧﻔﺲ ﮐﻮدک ﻣﻌﺘﺪل ﺷﻮد و آﻫﺴﺘﻪ آﻫﺴﺘﻪ ﺟﺎن او ﺑﻪ ﻃﺮف ﻃﻬﺎرت روﺣﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﺮود.   

برگرفته از کتاب شرح مراتب طهارت